فتنه جمل در راه است....
ساعتهای آخر تبلیغات انتخاباتی سال ۸۸، احمدینژاد در آخرین نطق انتخاباتی، سخن از طلحه و زبیر گفت و اینکه آنان در ابتدا مدافع ولایت بودند، اما حب جاه و دنیاپرستی، آنان را در مقابل ولایت قرار داد و همانها پا به پای معاویه، در مقابل علی(علیهالسلام) ایستادند که دنیاشان را آباد کنند، آنهم به قیمت خرابی و ویرانی جامعه اسلامی در سایه حکومت علی....
امروز خبر ثبت نام احمدینژاد منتشر شد؛ خبر درگیری همراهانش برای حضور در وزارت کشور برخلاف قانون؛ احمدینژاد گفت که اگر تایید شود انتخابات را قبول دارد و اگر نشود نه!!!! و حتی از درگیری خیابانی گفت که البته مخالف آن است، اما اهل سیاست و تحلیل میدانند که اینگونه سخنگفتن یعنی کد دادن برای اغتشاش..
احمدینژاد از فساد و اشرافیت گفت و صدر تا ذیل نظام را متهم به فساد کرد و خود را البته منجیِ این نابسامانیها میداند!!!!
این روزهای احمدینژاد چقدر شبیه طلحه و زبیر است!!! مانند همان روزهایی که طلحه و زبیر برای رسیدن به پست و حکومت، مقابل علی ایستادند و آب به آسیاب معاویه ریختند...
امروز احمدینژاد ادعای خدایی دارد و جز خودش کسی را قبول ندارد!!!! احمدیتژادِ امروز آب به آسیاب معاویهصفتانِ اصلاحطلبی میریزد که کینه علی به دل دارند و از دادگری علی هراسان و بیمناکند.
امروز، احمدینژاد پرچمدار جمل است و علمِ فتنهای را به دوش میکشد که معاویهها پشت آن هستند.
مواضع این روزهای احمدینژاد، حاصل نشست و برخاست با مردانِ خاکستری اصلاحات است و همسویی او با این طیف خیانتپیشه، نتیجهای جز مقابله با ولیِ زمان و آخرالامر، دینفروشی و وطنفروشی ندارد....
میگویند علی(علیهالسلام) بر یکی از شیعیانش حدِ سرقت جاری کرد و انگشتانش را برید!!! او را دیدند که انگشتان بریده را به دست دیگر گرفته و با اینکه از آن خون میچکد، مدح علی میگوید و او را میستاید!!! سرزنشش کردند که چگونه علی را میستایی در حالیکه انگشتانت را قطع کردهاست؟!!! گفت علی به حق چنین کرده و چگونه او را مدح نکنم که جز از حق از او ندیدهام....
🇮🇷گلچین سیاسی
@Golchinseyasy