دوست داشتن زیباست، رفاقت زیباست، عشق زیباست... اما اینکه با گذار زمان، همه چیز به عادت و تکرار می‌گراید و هیچ حسی شبیه به روزهای اول باقی نخواهد ماند، تلخ‌ترین قسمت ماجراست... من بارها عمیقا دوست داشته شده‌ام و به مرور؟؟؟ دیده‌ام که سنگ علاقه‌ی آدم‌ها هرچند محکم، چطور در آسیاب زمان، کوچک و کوچکتر می‌شود و چه ناباورانه تحلیل می‌رود و چطور از یک‌جایی به بعد دیگر آدم‌ها از حضور آدم‌ها به وجد نمی‌آیند و عشق می‌میرد... منتظر ایستاده‌ام ببینم تو کِی از من خسته خواهی‌شد، کِی دل تو را می‌زنم، کی حضور من اتفاق جدیدی در جهان تو نخواهد بود؟!