باور کنید چاره‌ی هـر درد، خنده نیست نیشی به‌قدر نیشِ عزیزان گزنده نیست... عمری‌ست خنده از سرِ درداست و زورکی چیزی شبیه خنده زوری،کُشنده نیست... تقصیر بِرکـه‌است که هِی مـوج می‌زند آری! وگرنه ماه که‌زشت و زننده نیست... وقتی پُراست رویِ زمین از کلوخ‌و سنگ دنیا پنـاهِ غـربتِ، بـالِ پـرنـده نیست... این عادت‌است می‌برد او را  وگرنه رود از روی شوق،جانبِ دریـا رونده نیست... یک عمـر خنـده کردم و دردی دوا نشد باور کنید چاره‌ی هر درد،خنده نیست...