📝 از هرچه جفا بر من کردی گذشتم، جز این‌که به آدمهای این زمانه سپردی‌ام، مرا که میدانستی آدم این زمانه نیستم. چونان که آدم‌برفی‌ای را به تابستان بسپری، گنجشکی را به برف‌باد، قاصدکی را به طوفان، شمعی را به تندباد، قایق ‌کاغذی‌ای را به اقیانوس... بعد از تو هیچکس مرا "خیلی" نخواست. و خیلی نخواسته شدن غم‌انگیزترین چیز دنیاست... احساس بی‌ربط بودن میکنم اینروزها. مثل اذان در شلوغی خیابانهای توکیو. مثل ارگِ کلیسا در همهمه‌ی پارتی‌ای در کردان. مثل دونده‌ی ماراتن در یک جزیره‌ی سه‌‌درچهار. مثل جوک بامزه‌ای به زبان قبیله‌ای منقرض‌شده. مثل افسانه‌ی عزیزی در میان سینه‌سرخها که هزار سینه‌به‌سینه چرخیده‌ و قرار است در این آخرین سینه فراموش شود... 👤 حمید باقرلو 💟 کانال هوای حوا @Havaye_Havva