⚘️⚘️مـردی نـزد عالمی⚘️⚘️⚘️ از پدرش شکایت کرد. گفت: پدرم مرا بسیار آزار میدهد. پیــر شده است و از من میخواهد یک روز در مزرعه گندم بکارم روز دیگر میگوید پنبه بکار و خودش هم نمیداند دنبال چیست⚘️⚘️⚘️ مرا با این بهانه‌گیری‌ هایش خسته کرده است ⚘️⚘️ بگوچه کنم⚘️ عالم گفت: با او بساز. گفت نمی توانم عالم پـرسید: آیا فرزنـد کوچکی در خانه داری ⚘️⚘️ گفت بلی⚘️⚘️ گفت: اگر روزی این فرزند دیوار خانه را خراب کند آیا او را می‌زنی؟ گفت: نه، چون اقتضای سن اوست. آیا او را نصیحت میکنی؟ گفت: نه چون مغزش نمی‌رود و . گفت؛ میدانی چرا با فـرزندت چنین برخورد میکنی⚘️⚘️ گفت نه⚘️ گفت: چون تو دوران کودکی را طی کرده‌ای و میدانی کودکی چیست، اما چون به سن پیری نرسیده‌ای و تجربه‌اش نڪرده‌ای، هرگز نمیتوانی اقتضای یک پیر را بفهمی!⚘️⚘️ "در پـیـری انـسـان زود رنج میشود، گوشه‌گیر میشود، عصبی میشود، احساس ناتوانی میکند و ⚘️⚘️ "پس ای فرزند برو و با پدرت مدارا کن اقتضای سن پیری جز این نیست⚘️⚘️⚘️ سلام صبح روزجمعه ۲۳ر۹ر۱۴۰۳ بخیر