از کنار یک تیمارستان رد می شدم . بیماران روانی موجود در تیمارستان، با صدای بلند می گفتند: ۱۳، ۱۳، ۱۳... دیوار بلند بود و نمیتونستم داخل رو ببینم. بالأخره سوراخی توی در تیمارستان پیدا کردم و از اونجا داخل رو نگاه کردم. یکی از دیوونه ها از توی سوراخ چوبی در چشم من فرو کرد و بعدش شنیدم که با هم می گفتند: ۱۴،۱۴،۱۴...😂😂😂😂 آخر عاقبت آدم فضول😂🤣