شهید مدافع حـ🕊ــرم احمد اعطایی🌺🌿 روزقبل شهادتش مادرش زهرا س باخبرش کرد☝️ ۹۴ 💔 🕊 🌺🌿 اومد جلوی در خونه، حالم خیلی خوب نبود، گفت کاری چیزی نداری حاجی؟ گفتم چرا، یه کیلو گوجه میخوام گفت بشین بریم.😊 با موتورش منو برداشت برد ته «بازار جلیلی» توی اون کوچه پس کوچه ها، جلوی یه مغازه ی کوچیک نگه داشت یه کیلو گوجه گرفت و‌گفت بریم...👌 گفتم همین، این همه راه برای یه کیلو گوجه، بابا سر کوچه خودمونم داشت دیگه احمد جان، گفت این گوجه هاش حرف نداره، ارزون تر هم هست!✅ نشستم که برگردیم سمت خونه، دیدیم سر کوچه خودمون چه گوجه های خوبی داشت، صد تومن هم ارزونتر بود!🙁 خندیدیم و رسیدیم و وداع! بعد ها شنیدم که یکی از رفقا می گفت: احمد همیشه سعی می کرد از کسی خرید کنه که هم بیشتر نیاز داشته باشه، هم حواسش به حلال حروم باشه!!!💔 http://eitaa.com/golestanekhaterat https://www.instagram.com/Golestane_khaterate_shohada *عضویت در واتساپ👈🏻09178314082* اللهم عجل لولیک الفرج ──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅──