📚| 📝| شیعه‌ی امیرالمونین یادمه با اتوبوسی که از خوزستان عازم تهران بودیم داشتیم از قم به تهران برمی‌گشتیم. من و محمدرضا کنار هم نشسته بودیم و توی اتوبوس ترانه‌ای با صدای یک زن پخش می‌شد. حالش خراب بود و آروم و قرار نداشت. رفت جلو به راننده گفت: لطف کند و خاموشش کند. چند دقیقه‌ای آهنگ خاموش شد اما صدای اعتراض همه بلند شد. صدای آهنگ که دوباره دراومد، هندزفری در گوش کرد که نشنوه. شاگرد راننده جلوش ایستاد و گفت: ما چه گناهی کردیم که نمی‌خواهیم هم تیپِ تو باشیم و این آهنگ را دوست داریم؟! حرفِ تو وحی است؟ تو مسلمانی؟ محمدرضا گفت: من شیعه‌ی امیرالمؤمنینم همان خدایی که به تو رحم کرد و تو را شیعه قرار داد، دستور داد که صدای زن برای مرد حرام است، حرف خدای توست نه هم‌تیپ‌های من، جای تو بودم، اینطور آتش در گوشم نمی‌کردم. شاگرد راننده کمی درنگ کرد و رفت. هرچند باز هم حریف خودش نشد که آهنگ را قطع کند. آن روزها محمدرضا دبیرستانی بود... 📝|نقل شده از خواهر بزرگوار شهید ‎‎‌🔹 https://eitaa.com/joinchat/1434779652C5643b82bb4 *عضویت در واتساپ👈🏻09178314082* ──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅── 🌸نشر با ذکر صلوات جهت سلامتی و تعجیل در امر فرج 🌸