9.74M حجم رسانه بالاست
از کلید مشاهده در ایتا استفاده کنید
*داستانهای امام زمانی*  🌸ملیکا مادر امام زمان حضرت مهدی (عج)🌸 💠دختری بیمار روی تخت دراز کشیده بود، او نوه قیصر روم بود. 🍃 نام ندیمه او ریحانه بود. ریحانه رو به دختر کرد و گفت: ملیکا جدت قیصر بسیار نگران است. 🍂او برای درمان بیماری تو بهترین پزشکان را آورده ، ولی هیچکدام از آنها مریضی تو را تشخیص نداده اند. ☘️تو را چه شده که این گونه مریض شده ای. 🌺 ملیکا با صدایی ضعیف پاسخ داد، من از دوری محبوبم مریض شده ام.💚 🌾ریحانه گفت: کدام محبوب؟ ❤️ 🦋ملیکا کمی مکث کرد و گفت: شخصی که در خواب دیدم. ‼️‼️‼️‼️‼️‼️ ادامه داستان در کلیپ زیر 👇🏻👇🏻 〰️🌤️〰️〰️〰️〰️〰️ https://chat.whatsapp.com/ELMTAdxOhhA8byBjONBfCH 〰️〰️〰️〰️〰️〰️🌤️ https://chat.whatsapp.com/EOG6v4ZT33g5cNMtpl4NqY 🌤️〰️〰️〰️〰️〰️〰️ https://eitaa.com/golhayeentezar