💠اگر کسی دچار شک کثیر الشک یا دچار وسواس شد یک راه علاج بیشتر ندارد و آن این است که اعتنا نکند.
🔸خیال میکند بدنش نجس شد، باید بگوید اسلام از من نماز با همین بدن نجس را می خواهد.
💠شک می کند که قرائتش صحیح است یا غلط، باید بگوید اسلام از من همین غلط را می خواهد. اصلاً دستورش این است.
🔸یک نفر از همین شکاکها و وسواسیها به منزل یکی از علمای قم از مراجع تقلید رفته بود.
💠به او گفته بود که من در نیت شک می کنم و نمی توانم نیت بکنم، هر کاری میکنم که نیت بکنم نمی توانم،
🔸با اینکه نیت اصلاً طبیعی است و چیزی نیست جز اینکه انسان وقتی به نماز میایستد توجه داشته باشد که چکار میکند.
💠شما وقتی به نماز ظهر میایستید یک وقت هست نمیفهمید می خواهید نماز بخوانید یا می خواهید مثلاً ورزش کنید، پس نیت نکردهاید.
🔸یک وقت هست نمیدانید نماز دو رکعتی میخواهید بخوانید یا چهار رکعتی، نیت نکردهاید.
💠نمیدانید نمازی که میخواهید بخوانید آن چهار رکعت اول است به نام ظهر یا چهار رکعت دوم به نام عصر؛ نیت نکردهاید.
🔸اما شما که وقتی برای نماز میایستید اگر از شما بپرسند چکار میخواهی بکنی، میگویید میخواهم نماز بخوانم؛ کدام نماز؟ نماز ظهر، چهار رکعت، واجب، همه در ذهن شما حضور دارد، این کافی است.
💠همین قدر که عمل انسان در ذهن او حضور داشته باشد این نیت است.
آن وسواسی آمده بود و به آن عالم میگفت من نمیتوانم نیت بکنم.
🔸این مرد عالم به او میگوید نمیتوانی نیت نکنی؛ نمی توانم نیت بکنم یعنی چه؟! به او گفت تو از چه کسی تقلید میکنی؟ گفت از شما.
💠گفت به فتوای من در نماز نیت واجب نیست. راحت شد و رفت. دو ساعت بعد برگشت و گفت: من نمیتوانم. گفت چرا؟
🔸گفت هر کار میکنم نیت خودش میآید. گفت به فتوای من نیت چه بیاید چه نیاید نمازت درست است.
💠این اختلالی در فکر انسان است. من نمی دانم ریشه عصبی دارد یا روحی، ولی راه علاجش این است.
📕
#استاد_مطهری، پانزده گفتار، ص 220،221،222،223 ✨