💫یادی از طلبه شهید حبیب روزی طلب 💫 🌷 گفتم: حبیب، بعد از شهادت محسن اسداللهی بچه های مسجد و پایگاه بی انگیزه شدن. گفت: بچه ها را جمع کن، شب میام براشون حرف می زنم. شب آمد. چراغ ها خاموش بود. رو به قبله جلو جمعیت نشست. دعای فرج خواند. در همان حالت شروع به صحبت کرد و گفت: مسجدی‌های... بسیجی‌ها... قدر خودتان رو بدونید. بدونید کجا هستید. باکی طرف هستید. در زمانه و مسائل روز غرق نشید... امام زمان(عج) نظاره‌گر شماست. هر قدم که بردارید امام زمان(عج) شما را می‌بینه. نکنه کاری کنید و دل امام زمان(عج) را به درد بیاورید... بعد از شهید محسن اسدالهی گفت که عاشق سوره محمد بود و هر روز آن را می خواند و وقت شهادت صورتش روی این سوره افتاده بود. بعد شروع کرد به صدا زدن محسن و شهدای مسجد. به ناگاه، عطر و رایحه دل‌انگیزی سالن را پر کرد. ناگهان برادرم وحید را کنار خودم احساس کردم. هفت ماهی از شهادتش می‌گذشت. بعد هم یکی یکی شهدایی که حبیب اسم برده بود را کنار خودمان حس کردیم، همه به دعوت حبیب به جمع ما آمده بودند... 🌿🌷🌿🌷🌿 : ﺩﺭ سروش: https://sapp.ir/shohadaye_shiraz یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید