یحیی سنوار
مرد آنکه با فریاد عزت زندگی کرد
زندان دنیا را شکست و بندگی کرد
از بند ذلت با تمام جان گذشتو
این حصر حسرت را پر از آزادگی کرد
از ظلمت قهر و بلا نوری کشیدو
در آتش سیر و صفا پروانگی کرد
این درد و رنج ناتوانی کو بیارزد؟
آن را که از جان نگذرد، دیوانگی کرد
ای غافل روز جزا، خاموش گردی
کی مکتب وادادگی، ارزندگی کرد
بگذر ز این فصل خزان زندگانی
خون شهید راه حق، تابندگی کرد
رحمی ندارد دشمن بی اصل و ریشه
بی چاره بودن را عدو بخشندگی کرد
یحیی برید از جان خود، آزادگی کرد
مردانه این مرد خدا، مردانگی کرد
فرمانده بودن را ببین! دل دادگی کرد
خط مقدم را فقط، فرماندگی کرد
آن را که از ذات خرابش غیر این گفت
رسوا شد از فکر خطا، پرچانگی کرد
ای (گمشده) خاک خدا آزاد گردد
این حصر محکوم گمان آوارگی کرد
۱۴۰۳/۰۷/۲۷
#گمشده
#یحیی_سنوار
https://eitaa.com/gomshode_sher