─━⊰•┅═•••❃﷽❃•••═┅•⊱━─ «ای ماه مهربان شب تار من! بمان» ای مــاه مهـــربان شـب تـار مـن ! بـمان تنهاست بی تو حیدرت ای یـار من! بمان دیگــر بـه جـای هـر نفســت آه می‌کشـی آه ای عــزیزْ هـمـسـر بیــمـار مـن ! بـمـان تسکیـن داغ‌های جـگــر ســوز مـن ! مـرو درمــان دردهــای دل زار مــن ! بـمــان خواب از شبت گرفته غم و زخـم‌ها ولی با ایــن وجــود، طـلعت بیـدار من! بمـان یک دست را به زور به جــارو گـرفتـه‌ای یک دسـت را میـانه‌ی پهـلـو گــرفته‌ای بیگانه‌ای که نیست دراین خانه،مانده‌ام ای محرم علی! چـه شــده رو گرفته‌ای؟ با تو چـه کـرده‌اند عزیزم؟ که این‌چنین با گــریه‌های روز و شـبت خو گرفته‌ای ناموس حیدر است که افتاده بر زمین؟ یا کـشتی شـکـسـته‌ی پهـلو گــرفته‌ای؟ ✎شاعر:محمد قائمی راد 𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ ☜گلواژه هاے اهل بیت(ع) ─━⊰═•••❃❀❃•••═⊱━─