─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ کنج خــرابه پدر چشـــم براه توام با رخ نیلی شـــده محـو نگاه توام پای من از ره شـــده پدر پر از آبله به گردن عمه‌ام بسـته شده سلسله شور محــــشری برپا شـده صـــورتــم مثل زهرا شـده بابایی بابایی باباجــون(۲) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ لباس من پاره و موی ســرم پریشان سه ساله‌ام ولیکن قامت من شدکمان طفل خیالی بغل گـثرفته اینجا رباب ذکر لبش شد مدام زمزمـــه‌ی آب آب نجـمه از داغ قاســم خمید راس پرخونش به نیزه دید بابایی بابایی باباجـــون(۲) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ میان طشــت طلا چـــوب به لـــبها زدن به پیش چشـــم همه لطمه به زنـها زدن پای سرت عمـــه را دیدم و گـریان شدم به مثل موی سرت سخت پریشان شدم بابایــی کنــــج ویــرانه‌ام شمعــی و مـثل پــروانه‌ام بابایی بابایی باباجــون(۲) شعر:مرتضی محمودپور 𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ 📍«نشر بدون ذکر منبع ونام شاعرجایز نمیباشد.» |↲گلواژه‌هاے اهل‌بیت (ع)» ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌