─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌┅─ ـ برخیز برادر شهیدم من زینبم از سفر رسیدم از رنج اسارت آمدم من مشتاق زیارت آمدم من با پیکر خسته ام رسیدم با قلب شکسته ام رسیدم ای تشنه،ذبیح کربلایی برخیز حسین من کجایی؟ هرچند به خون وضو گرفتم پیراهنت از عدو گرفتم با معجر خون نقاب کردم در راه تو انقلاب کردم از شام بلا رسیده ام من دنبال سرت دویده ام من من در غم تو اسیر بودم در سلسله هم امیر بودم تو رفتی و غیرت از جهان رفت آه دل من به اسمان رفت تا پرچم ساقی ات زمین خورد از معجر خواهرت امان رفت تو رفتی و نیزه ها رسیدند از شانه ی کودکان توان رفت با ضربه ی دست های سنگین هوش از سر و گوش دختران رفت جان بود هنوز در وجودت دیدم که سر تو بر سنان رفت انگشتر خون گرفته ات را دیدم که به دست ساربان رفت از داغ تو باغ ارغوانم چل روز شده که قد کمانم از شام یهود آمدم من با روی کبود آمدم من با کوه عذاب می رسم من از بزم شراب می رسم من باز آمده ام به رنگ لاله با قافله ات به جز سه ساله بعد از تو همیشه بی کسم من با چادر پاره می رسم من در کوفه شد آنچه فرض کردم من چادر کهنه قرض کردم بگذار نگویمت ز بازار از کوچه و از نگاه انظار در کوفه به روی باز بودیم بر ناقه ی بی جحاز بودیم در کوفه غریب و آشنا زد شاگرد قدیمی ام مرا زد چل منزل عذاب کشت ما را لالای رباب کشت ما را در پنجه ی قوم پست بودیم همراه سپاه مست بودیم شعر: حسن کردی 𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ 📌درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،حذف نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد. |↲گلواژه‌هاے اهل‌بیت (ع)نشر اشعار بروز ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌