─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌┅─ «لحظه تودیع» در تمــام عمــر خـــود قلبــی مکـــدر داشـتم همچو شمع سینه سـوزی دیده ی تر داشــتم دوست چــون دشمــن مـرا آزرد با زخم زبان من ازاین بی درد مردم حــال مضـطر داشتم در مدینــه گــرد غـربـت روی دامـانم نشست در وطـن بـودم که قــلبی درد پرور داشتــم باغبـــان عشــقم و از پاره های جـــان خــود در میــان تشـــت غــم گل های پرپر داشــتم گرچــه یاد مـادرم آتش به جــان می زد ولی خـون به دل از بی وفایی های همسـر داشتم هیچ کـس چون من ندیده یاس را نیلـوفـری یاس را دیــدم کبـود و سـخت باور داشـــتم ناله ی یا فضه ی مادر به گوشــم چون رسید خون به دل،آتش به سینه، چشم بردر داشتم بعد بابا مــادری می کــــرد از من خــــواهرم با فــداکاری زیـــنب ، باز مـــادر داشـــــتـم اشک چشمــان حسیـنم، زد شــرر بر جان من لحظه ای که چشــم در چـشـــم برادر داشتم نی عجــب گـر پیکـــرم آمـاج تـیر کیــنه شـد من که از زخـم زبان صـد زخم خنـجر داشتم ای «وفایی»لجظه ی تودیع خود ازاین جهان شعله ها بر جان خود از اشک خواهر داشـتم شعر:استاد حاج سید هاشم وفایی 𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ 📌درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،حذف نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاًجایز نمیباشد. |↲ڪانال:گلواژه هاے اهل بیت (؏)نشر اشعار بروز ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❃༅࿇༅❃༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌┅─