─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌┅─  از زبان مولا امیرالمومنین خیره می‌گردد حسن هر روز  هر ساعت به در خیره می‌گردم ولی باشرم  با حسرت به در چشم می‌دوزد حسین این روزها بر بسترت چشم می‌دوزد ولی زینب در این مدت به در در به رویم وا مکن تا وا نگردد زخمِ تو تکیه هر دفعه مده با درد با زحمت به در نه دری داریم نه محسن نه دیگر مادری از همان روزی که زد با بغض بی غیرت به در خوب پیدا هست از موی پریشانِ همه خورده‌ای با شانه‌ای اُفتاده با شدت به در روضه می‌خوانند این سردردهای تو که بد... مادری خورده است در این خانه با صورت به در یک جماعت رد شدند و یک جماعت آمدند وایِ من چسبیده بودی بعد آن ضربت به در با غلافی پُر  سراغت قنفذ آمد بشکنی می‌زد او طوری تو را  گفتم که صد رحمت به در زینبم را داغدارت کرد ای لعنت به میخ مرتضی را شرمگینت کرد ای لعنت به در شعر: حسن لطفی 𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ 📌درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،حذف نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد. |↲گلواژه‌هاے اهل‌بیت (ع)نشر اشعار بروز ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌