"عید سعید غدیر خم مبارک باد." (غوغا در غدیر) دشت غوغا بود ، غوغا بود ، غوغا در غدیر موج می زد سیل مردم مثل دریا در غدیر تشنگی ها بود و طوفان بود و شن بود و غبار محشری از هرچه با خود داشت صحرا در غدیر کاروان آرام و بی تشویش لنگر می گرفت تا بگیرد کاروانسالارشان جا در غدیر گردها خوابید ، کم کم کاروان خاموش شد تا پیمبر خود چه خواهد گفت آیا در غدیر تا افق انبوه مردان صحاری بود و دشت و سکوتی تا کند آن مرد ، لب وا در غدیر مَرد اما با نگاهی گرم در چشمان شوق جست و جو می‌کرد محبوبش علی را در غدیر پس به مردان عرب فرمود: «بعد از من علی ـ هرکه من مولای اویم اوست مولا » در غدیر گردها خوابیده بود و کاروان خاموش شد خوانده می‌شد انتهای قصه‌ی ما در غدیر در شکوه کاروان آن روز با آهنگ زنگ بی گمان باری رقم می‌خورد فردا در غدیر ای فراموشان باطل ، سر به پایین افکنید چون پیمبر دست حق را برد بالا در غدیر حیف ! اما کاروان منزل به منزل می گذشت کاروان می‌رفت و حق می‌ماند تنها در غدیر شاعر : علیرضا سپاهی لایین 𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ 📌درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،حذف نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد. گلواژه‌هاے اهل‌بیت (ع)نشر اشعار بروز ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌