نوحه امام حسن مجتبی علیه السلام .......... زهر جفا از غم راحتم کرد آماده بهر شهادتم کرد زینبم طشتی در برم بگذار کن تماشا بر این دل خونبار آه و واویلا ........... آمد به پایان درد دل من از کینه یارم شد قاتل من بین مداوای قلب خونینم زهر غم بر دل گشته تسکینم آه و واویلا ........... از دود آهم خیزد شراره قلب کبابم شد پاره پاره خون دلهایم از دهن ریزد پاره های دل در لگن ریزد آه و واویلا ........... گر زهر کینه سوزد وجودم من کشته ی یک روی کبودم من خودم دیدم مادرم افتاد دست لرزانش را به دستم داد آه و واویلا ........... زینب بیا تا با تو بگویم بغض عجیبی ست اندر گلویم من چه گویم از لاله ی پرپر من چه گویم از صورت مادر آه و واویلا ........... شاعر؛ امیررضا فرجوند https://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12