جمعه نصر در آینه " سید علی "
روی نورانی ، تو محو کند ظلمت را
نطق گویای تو تفسیر کند نصرت را
صولت حیدریت قوّت قلب همه است
دم عیسایی تو زنده کند امّت را
خطبه ات نقشه ی راه است به میدان عمل
درس دادی به همه خلق جهان حکمت را
شیعه و سنّی و احرار فدایی تواند
عشق تو شرح دهد قصه این وحدت را
بحر طوفان زده را فُلک نجاتی ای مرد
قلب آرام تو تسخیر کند شدّت را
غیرتت عزت اسلام و مسلمانان است
هیبت توست که تحقیر کند ذلّت را
با وجود تو خدا داده به ما صبر و ظفر
به دعای تو کند باز دَر رحمت را
شیعه امروز عزیز است و علمدار سپاه
حق به یمن تو عطا کرد به ما عزت را
اخم تو می شکند هیمنه ی صهیون را
می چشاند به شیاطین جهان خفّت را
با عصای تو شود سِحر یهودا باطل
کم کنی از سر خوبان جهان نکبت را
جمعه نصر چه خواندی تو ، که با آیه فتح
در دل اهرمن انداخته ای وحشت را
حق به پاداش جهادی که نمودی با خصم
میرساند پس از این حیرت ما حجت را
عطر گلهای " شقایق" ز قدمهای علیست
می کشد از دل و جان منّت این نعمت را
حمید رضازاده " شقایق"
کرمان ۱۴۰۳/۷/۱۳
https://eitaa.com/rezazadeh_shaghayegh