.........عزای فاطمیه .......... ایّام فاطمیّه و وقت عزا شده وقت عزای مادر درد آشنا شده ای غایب از نظر بفدایت تمام خلق مولا بیا که خیمه ی مادر به پا شده خون می چکد ز چشم محبّان فاطمه شهر مدینه باز به غم مبتلا شده از هر کرانه ناله ی ماتم رسد به گوش عالم ز داغ فاطمه ماتم سرا شده آقا بیا که روضه جانسوز مادر است آن مادری که بر گل رویش جفا شده زهرا که بود اُم ابیها و نور حق در بین شعله ها سپر مرتضی شده یاس سپید باغ نبوّت کبُود گشت وقتی غلاف ،با تن او آشنا شده کوثر میان شعله ی سوزان و پشت در بهر علی و حفظ ولایت فدا شده طوفان سهمگین خزان شاخه را شکست با غنچه ای که از دل شاخه جدا شده عالم سیاه پوشِ غم کوثر علیست قدّ علی در اوج مصیبت دو تا شده فصل یتیمیِ حسنین است و زینبین این تازه اوّلِ، غمِ پر ماجرا شده پرپر شده است دشت " شقایق" ز داغ یاس پای خزان دوباره به این باغ وا شده حمید رضازاده " شقایق" کرمان ۱۴۰۳/۸/۲۳ https://eitaa.com/rezazadeh_shaghayegh/36#