به نام خدا به مناسبت 25 ذی قعده؛ باشکوه است امروز... روز ولادت خلیل(ع) و مسیح(ع) و گسترش زمین از زیر خانه ... و روز آدم(ع) بر زمین[1]... (وَ اْلأرْضَ بَعْدَ ذلِک دَحاها)[2]؛ «و زمین را بعد از آن گسترش داد»... که در آغاز، تمام سطح زمین را آب های حاصل از باران های سیلابی نخستین فراگرفته بود. این آب ها به تدریج در گودال های زمین جای گرفتند و خشکی ها از زیر آب سر برآوردند و روز به روز گسترده تر شدند تا به وضع فعلی درآمدند[3]... (وَ هُوَ الّذی مَدّ اْلأرْضَ)[4]؛ «و اوست کسی که زمین را گسترش داد»... و خداوند زمین را به گونه ای گسترد که برای زندگی انسان و پرورش گیاهان و جانداران آماده باشد؛ گودال ها و سراشیبی های تند و خطرناک را به وسیله فرسایش کوه ها و تبدیل سنگ ها به خاک پر کرد و آن ها را مسطح و قابل زندگی ساخت؛ درحالی که چین خوردگی های نخستین آن، به گونه ای بودند که اجازه زندگی به انسان را نمی دادند[5]... و دحوالارض، نسیمی است وزیده از سوی خدا برای من و تو که با خودش رحمت آورده و برکت... که خداوند بزرگ در چنین روزی زمین را برای سکنای فرزندان آدم و زندگی بر روی آن آماده فرمود و روزی های ما و نعمت های پروردگار در چنین روزی گسترش یافته است؛ روزی ها و نعمت هایی که از شماره بیرون است و کسی را یارای شکر آن نیست؛ و اگر تو در بزرگی شأن دحوالارض اندیشه نمایی، حیرت زده خواهی شد؛ و از اینجاست که انسان عارف و مراقب روز دحوالارض، در برابر همه این نعمت های گوناگون، شکری بر خویشتن واجب می بیند و چون به قلب خویش مراجعه می کند، می بیند که حتی بر ادای حق ناچیزی از آن همه نعمت ها توانا نیست؛ و چون بنده ای نسبت به آن همه نعمت ها شناخت حاصل کند، به عجز و کوتاهی خویش در ادای حق آن نعمت های انبوه اقرار خواهد کرد و تلاش خود را در انجام شکر آن ها ناچیز خواهد شمرد و همواره خود را در برابر آفریننده آن همه نعمت ها سرافکنده خواهد دید[6]... و خاک پدید آمد تا جایگاهی شود برای آسایش بنی آدم، تا پیشانی غرور انسان، سجده گاهی داشته باشد برای تضرع و خشوع. زمین آفریده شد تا از مناجات عاشقانه ابوتراب، سرمست شود؛ که خوب و بد از هم جدا شوند، در محکی بزرگ؛ زمین، این سیاره در معصیت فرورفته! این سرگردان در جست وجوی آرامش، این گورستان خاطرات تلخ و شیرین... این جایگاه شادی ها، غم ها، مهربانی ها، غارت ها، ستم ها و عدالت ها... و زمین آفریده شد تا آدم، در تجارتی بزرگ با خدا معامله کند و زمین آفریده شد با طبقاتی در هم فشرده، از خاک و سنگ و چوب و آب و آتش. و زمین آفریده شد؛ این تجلی قدرت لایتناهی پروردگار، در آیینه خاک، فلسفه بزرگ خلقت؛ و زمین گاهواره در حال چرخش چونان شتری رام شده که سواران خود را به مقصد می برد و ابتدای زمین در دحوالارض، از شروع خلقت از نقطه ای به بلندای رستگاری از یک مکعب روشن که ثقل زمین است و پناهگاه بنی آدم، از همان روزی که بنیان نهاد ابراهیم(ع)، خشت خشت خانه خدا را و زمین چون نقطه ای روشن بر مدار خویش هنوز می چرخد و می چرخد. منابع: پی نوشت: [1]. ر.ک: بحارالانوار، ج 97، ص 122؛ معارف و معاریف، سیدمصطفی حسین دشتی، ج 3، ص 257؛ المراقبات، میرزا جواد ملکی تبریزی، ج 2، ص 186. [2]. نازعات (79): 30. [3]. تفسیر نمونه، ج 26، ص 100 و 101. [4]. رعد (13): 3. [5]. تفسیر نمونه، ج 10، ص 113. [6]. المراقبات، ص 193 و 194. http://eitaa.com/golvajhehaye_ahlbeyt °°°♡🍃🌺🍃♡°°°