سلام الله علیکم 🌹💐 راهکارهای عملی برای تسلط بر هنر تلاوت قرآن کریم ----------- بخش سوم قسمت اول ----------- معنایی که در فرهنگ لغات برای ترس پیدا خواهید کرد، این معنا خواهد بود: " احساس ناخوشایندی که در رویارویی با خطر، همراه با درد، ایجاد می‌شود." لازم است متذکر شوم در علم روانشناسی تفات هایی بین "ترس" و "هراس" وجود دارد که ما در اینجا هر دو را یکی تعریف می کنیم. ترس شاید فلج‌ کننده‌ترین احساس دنیا باشد اما آیا راهی برای غلبه بر آن و توقف زندگی توام با ترس وجود دارد؟ دلیل ترس تنها این است که انسان با جریان زندگی، زندگی نمی‌کند، بلکه در ذهن خود زندگی می‌کند. ترس انسان همواره از این است که در آینده چه اتفاقی خواهد افتاد. این بدان معناست که ترس همیشه از چیزهایی است که وجود ندارد. مردم همیشه در حال رنج بردن از چیزهایی هستند که دیروز اتفاق افتاده یا ممکن است فردا اتفاق بیفتد. بنابراین همیشه از چیزی رنج می‌برند که وجود ندارد. بطور ساده این بدان دلیل است که ریشه تمام آنها در ذهن انسان است. شما در خیالات‌تان گم می‌شوید و این ریشه ترس‌هایتان است. اگر ریشه در واقعیت داشته باشید، دیگر ترسی وجود نخواهد نداشت. کاری که ترس با ما انجام می‌دهد این است که حد و مرزهایی برایمان قرار می‌دهد. ترسی که برای خود ساخته‌اید همیشه در حال مرز گذاری است. اگر برای خود مرز بگذارید و زندگی‌تان را محدود به آن مرزها کنید، ممکن است احساس امنیت نمایید اما مشکل اینجاست که حمایت زندگی را از خود دور کرده‌اید. در حالیکه زندگی، خود حامی شماست و این حمایت، حمایت واقعی است. طبعا برای شما خواننده محترم نیاز به تذکر نیست که منظور از مرز و حدود،چارچوب هایی که شرع مقدس تعیین کرده نیستند. ترس چیزی نیست جز یک احساس و هیجان که آن را در ذهن خود می‌پرورانیم و مشکل از آنجا شروع می‌شود که این احساسات و هیجان‌ها بر زندگی ما اثر نامطلوب می‌گذارند. ترس، احساسی است که هر انسانی آن را می‌شناسد. انسان‌ها از آن به‌ عنوان احساسی ناخوشایند یاد و از آن دوری می‌کنند، چرا که این احساس بنا بر طبیعت خود زمانی ظاهر می‌شود که خطری درونی یا بیرونی فرد را تهدید می‌کند. این احساس به شکل علایم مختلف جسمی و روانی ظاهر می‌شود، مانند تپش قلب، تنگی نفس، احساس گُرگرفتگی، سرخ شدن صورت، ترشح زیاد عرق و غیره. هراس از دندان پزشکی ، خون هراسی ، عنکبوت هراسی ، سگ هراسی ، مار هراسی ، هراس از تاریکی را نیز می توان به موارد قبلی اضافه کرد. ترس، موذی است، چرا که پوشش‌های مختلفی دارد و تغییر قیافه می‌دهد. شما فکر می‌کنید ترس چه شکلی است؟ آیا ترس از عدم پذیرش است؟ ترس از تحقیر است؟ ترس از عصبانیت است؟ ترس از عدم رضایت است؟ ترس از تنهایی است؟ اما بزرگ‌ترین ترس، خودمان هستیم! ترس به طور خاص، کنار آمدن با توانایی‌هایمان، است. بسیاری از ترس‌های نا بجا از آن جا ناشی می‌شود که احساس می‌کنیم به اندازه کافی، خوب نیستیم. یکی از دلایل کمبود عزت نفس و اعتماد به نفس، این است که توانمان را پرورش نمی‌دهیم. تا زمانی که خودمان را در شرایطی خاص قرار نداده و توانایی‌هایمان را پرورش ندهیم، سست و شل و ول در برابر ترسی که باز دارنده است، باقی خواهیم ماند. ------------ ادامه دارد