وقتی دزد ماشین دختر همسایه مان را برد همه گفتند: خدایا این بود عدالت آخه!! چرا این دختر محتاج باید گرفتار چنین ظلمی بشه...؟! اما من می‌دانستم که پول آن ماشین را به قیمت زندان رفتن همسر سابقش به خاطر مهریه به دست آورده... به کارگاه پنجره سازی محل دستبرد زدند و هر چه بود را به غارت بردند همه گفتند: خدایا چرا هر چی سنگه مال پای لنگه!! این بیچاره داشت جهیزیه دخترش را جور می‌کرد اما من می‌دانستم که متر پنجره ساز ۱۵ سانت اضافه دارد... کابل برق پاره شد و روی ماشین راننده تاکسی افتاد و آن را نابود کرد همه گفتند: خدایا این رسمشه دار و ندار این مرد همین بود! اما من می‌دانستم که پول ماشین از خوردن ارثیه برادرزاده های یتیم جور شده... هر دختری را که دوستم برای ازدواج انتخاب می‌کرد مشکلی داشت همه گفتند: طلسم شده بر او دعا باز کن!! من می‌دانستم که ۱۰ سال پیش به همسر مرحومش تهمت‌های ناروایی زده و چه بلاهایی سرش آوردند... *ما از خدا گله می کنیم و او را مسبب همه بدبختی ها می دانیم!! اما هیچ کس به بی وجدانی، بی‌عدالتی و ظلم انسان‌ها شک نمی‌کند و هیچ کس فکر نمی کند که شاید بهشت و جهنم در همین دنیا باشد...👌* قــــــرآنـــــ کتابـــــــ زندگــی 📚