👤آقای «هیلتون» سرایدار یک هتل بود و تمام 💞جوانی و نوجوانیاش را صرف سرایداری کرده بود...؛
اما الآن ٨۴ تا «هتل هیلتون» تو دنیا داریم!!!
🏢او بیشک بزرگترین هتلدار زنجیرهای در دنیا است.
🎤در مصاحبه از ایشون سؤال میشه:
«تمام نوجوانی و جوانی سرایدار بودی...؛ چی شد که این شدی؟؟!»
جواب میده:
«من هتلبازی کردم!»
«آقای هیلتون، هتلبازی دیگه چیه؟!! بگو ما هم به جای خالهبازی، هتلبازی کنیم!»
- «در تمام اون دوره که همه میدونن من سرایدار بودم و کیف مشتریها رو جابهجا میکردم...، شبها که رییس هتل میرفت خونه من میرفتم تو اتاقش لباسهامو درمیآوردم؛ لباسهای رییس رو میپوشیدم، پشت میز مینشستم و هتلبازی میکردم!
💪مدام تصور ذهنی من این بود که یکی از بزرگترین هتلداران دنیا هستم...!»
₪₪₪
❌حالا بعضی از ما تو خلوتمون «سرطانبازی» میکنیم...!
❌بعضیها تو ذهنشون روزی چند بار دادگاه خانواده میرن...!
❌روزی چند بار ورشکست میشن!
❌روزی چند بار چاقو تو شکمشون میره...!!!
❌رابطهٔ زيبا و عاشقانهشون رو تموم شده میبينن!
❌بچهها و عزيزانشون رو از دست رفته احساس میكنن!!!
❌خيلی وقتها نقش يک آدم شكستخورده، بیمسئوليت، نالايق، طَرد شده، زشت و غيردوستداشتنی رو بازی میكنن!
👍درسته!!!
به قول مرد بزرگ «آلبرت اینشتين»:
«انسان در نهایت شبیه رؤیاهایش میشود...؛ رؤیاهای زیبا برای خود و ديگران بسازید؛ همين!