🌷  بسم رب‌ الشهداء و الصدیقین 🌷 🥀 🌹زندگینامه شهید مدافع‌حرم قسمت 0⃣8⃣1⃣ خاطره‌ای از يك دختر دانشجو: بنده اصلا با اسم شهيد و شهادت مأنوس نبودم. مانتويی بودم و هميشه با آرايش در محيط دانشگاه ظاهر می‌شدم. تا اين که برای اردوی راهيان نور در دانشگاه ثبت نام می‌کردند. با کمی فرازونشيب از سمت دوستان و خانواده ثبت‌نام کردم. وقتی سوار اتوبوس شدم ديدم جلوی اتوبوس ما عکس و نام شهيد سيدميلاد مصطفوی رو زدن. اصلا اين شهيد رو نمی‌شناختم. از لحظه‌ی سوار شدن تا خود جنوب اصلا متوجه نبودم كه داخل اتوبوس کدوم شهيد نشستم و کجا دارم پا می‌گذارم. يادمه اولين مکان، محل شهادت شهدای غواص بود. آنجا لحظه‌های غريبی بود. بعد از اون رفتيم شلمچه. وای شلمچه.... امان از غربت و مظلوميتش... وقتی پا گذاشتم رو خاکش، فقط خدا میدونه حس من چی‌ بود. نشستيم. نزديک غروب بود. حاج‌ امير فرجام يکی از بهترين‌های جنگ و روايتگری، شروع کردند و از شهدا گفتن. وقتی داشت حرف ميزد گفت: « بزاريد از شهيدی براتون بگم که دشمن پاها و دست‌هاش رو قطع کرد و با خودش برد. بزارين از شهيدی بگم که اينجا، همين جايی که شما نشستين خادم‌الشهدا بود و با پای برهنه اينجا راه رفته. شهيد سيد ميلاد مصطفوی. » گفتم: « ياحسين اين حاج‌آقا چی‌داره ميگه... اينجا کجاست كه منِ بی‌لياقت قدم گذاشتم؟ » گفت: « شهدا اون‌قدر شما رو دوست دارند حتی دوست ندارند اينجايی که نشستيد چادرتون خاکی بشه... اون لحظه از خودم خجالت کشيدم. آخه من چادری نبودم. نمی‌دونم چی شد فقط می‌دونم اونجا صورت خودم رو غرق در اشک ديدم، به خاطر همه‌ی اشتباهاتم. فقط می‌تونستم اون لحظه‌ها گريه کنم و از خدا طلب بخشش کنم. برگشتيم شهرمون. تو راه واقعا حال پريشانی داشتم. ولی نمی‌دونم چرا اون پريشانی رو دوست داشتم. گفتم: خدايا كمك کن كه من بتونم حجاب برتر که همون چادر هست رو انتخاب کنم. وقتی برگشتم تصميم گرفتم چادر بپوشم خيلی از دوستان شايد باحرفاشون داشتن من رو منصرف می‌كردن. ولی من تصميمم رو گرفته بودم. چادری شدم، بدون هيچ آرايش و در اون حد که حضرت زهرا علیهاالسلام بپسنده. از همون دوستا که شايد معنی چادر رو درک نکرده بودن دور شدم و دوست‌های جديدی در بسيج دانشگاه پيدا کردم که واقعا هديه‌ی راهيان نور بودند. الان شهيد سيد ميلاد مصطفوی شده برادری که من رو از ظلمت به روشنايی کشوند و چادری شدنم رو مديون شلمچه و شهيد سيد ميلاد مصطفوی می‌دونم. حضور در شلمچه رو از دست ندين... دانشجوی رشته‌ی رياضی ⬅️ ادامه دارد....