. مرا به ابر به باران به آفتاب ببخش مرا به ماهی لرزان کنار آب ببخش دلم زبانه ی آتش ، دلم خرابه ی شام مرا بخاطر این خانه ی خراب ببخش تمام عمر حواست به حال و روزم بود تمام عمر خودم را زدم به خواب ببخش ببین خرابی من از حساب بیرون است مرا بگیر درآغوش و بی حساب ببخش اگر شکسته پر و روسیاه آمده ام مرا به نور حسین بن آفتاب ببخش حسین گفتم و گفتی حسین عشق من است مرا به عشق عزیز ابوتراب ببخش همیشه جانب او گفتم السلامُ علیک مرا به لطف فراوان آن جناب ببخش *امشب چی آوردی؟ یا راحم الشیخ الکبیر یا رازق الطفل الصغیر* شنیده ام که تو با کودکان رفیق تری مرا به گریه ی شش ماهه ی رباب ببخش الا ای تیر با من قطع کردی گفتگویش را لب من بر لبش بود و تو بوسیدی گلویش را میبینی، از دور، تو نخلا، عموتو یا نه؟ ببینم، عمه، پوشونده، گلوتو یا نه؟ بریم شاید بگیریم جواب شاید بریم شاید برسیم به آب شاید بریم شاید تو بری به خواب شاید الا ای تیر با من قطع کردی گفتگویش را لب من بر لبش بود و تو بوسیدی گلویش را چگونه خویش را نزدیک کردی بر گلوی او گمانم دور دیدی چشم خونین عمویش را درست آن دم که حلق تشنه ی او را تو بوسیدی تبسم کرد و زهرا مادرم بوسید رویش را 👇