♻️شرایط بهره مندی از بهارقرآن سخن از بهار است، بهار طبیعت و بهار قرآن. محور سخن را به این سمت ببریم که در برخورداری از بهار و زنده شدن با نسیم بهار شرایطی لازم است که اگر شخص آن شرایط را در خود جمع نکند ، از نشاط و شادابی بهار تاثیرنخواهد گرفت همچنین است اگر افراد در ماه رمضان شرایط بهره مندی از بهارقرآن نداشته باشد بهره ای نخواهد داشت. شرایطی را که برای بهره مندی از بهاران و قرآن لازم دانسته شده را مرور میکنیم؛ ۱.قلب مان در اختیار باشد چنانچه بهار برای افرادی که به دلایلی افسردگی دارند ممکن است تاثیر چندانی نداشته باشد در مورد بهار قرآن هم داستان از همان قرار است در آیه سی و هفتم از سوره ق می‌فرماید: «إنَّ فِی ذَلِكَ لَذِكْرَى لِمَن كَانَ لَهُ قَلْبٌ؛ در این (كتاب)، پند و تذكری است برای آن كه دارای قلب (هوشیاری) باشد». انسان در اثر گناه یا غفلت، گاهی قلب و دل خود را در اختیار شیطان، هوای نفس، غرایز حیوانی و انسان‌های منحرف قرار می‌دهد و آنان دلش را می‌ربایند. كسی كه دل ندارد نمی‌تواند از قرآن بهره‌مند شود. كسی از قرآن بهره‌مند می‌شود كه بر دل خود مسلط باشد. در روایات آمده است كه اگر شیطان‌ها پیرامون دل پرسه نمی‌زدند و آن را احاطه نمی‌كردند، انسان می‌توانست به ملكوت جهان نظر كند و حقایق هستی را دریابد.باید دل در اختیار انسان باشد تا آن را در اختیار قرآن و حقایق آن قرار دهد؛ در نتیجه متأثر شود و به سوی كمال خویش حركت كند. ۲.تقوا برخی آیات تقوا را شرط بهره‌مندی از قرآن می‌داند. از جمله در آیه دوم سوره بقره فرموده است: «ذَلِكَ الْكِتَابُ لاَ رَیْبَ فِیهِ هُدًى لِّلْمُتَّقِینَ؛ این كتاب كه تردیدی در آن نیست، رهنمودی برای پرهیزكاران است». چنان‌كه پیش از این گذشت. تقوا مراحل مختلفی دارد. بر اساس بینش قرآنی، تقوا متوقف بر ایمان به مبدأ و معاد و ملازم با ایمان به وحی و نبوت خواهد بود. اگر مرحله ابتدایی تقوا در انسان ایجاد شده باشد قرآن برای رسیدن به مراحل بالاتر هدایت می فرماید. اما اگر انسان غرق در گناه و فساد و ظلم و ستم باشد قرآن جز بر زیان و خسرانش نمی‌افزاید: «وَلاَ یَزِیدُ الظَّالِمِینَ إِلاَّ خَسَاراً؛(اسراء، 82) ؛و [قرآن] ستمگران را جز زیان نمی‌افزاید». ۳.خوف و خشیت یكی دیگر از شرایط بهره‌مندی از قرآن كه مرتبط با انذار قرآن می‌باشد، خوف و خشیت است. در سوره یس، پس از آنكه هدف قرآن را بیم دادن مردم می‌داند و متذكر می‌شود كه منافقان از انذار قرآن بهره‌ای ندارند، می‌فرماید: «إِنَّمَا تُنذِرُ مَنِ اتَّبَعَ الذِّكْرَ وَخَشِیَ الرَّحْمَن بِالْغَیْبِ فَبَشِّرْهُ بِمَغْفِرَةٍ وَأَجْرٍ كَرِیم؛(یس، 11)؛ فقط كسی از بیم دادن تو بهره می‌برد كه پیرو قرآن باشد و از خداوند رحمان خشیت داشته باشد؛ پس اورا به­آمرزش وپاداش ارجمند الآهی بشارت ده». در سوره طه نیز می‌فرماید: «طه * مَا أَنزَلْنَا عَلَیْكَ الْقُرْآنَ لِتَشْقَى * إِلاَّ تَذْكِرَةً لِّمَن یَخْشَى»؛(طه ۱ _۳)؛ ای پیامبر، ما قرآن رابرتونازل نكردیم تاخودرابسیاربه رنج وزحمت اندازی،جزآنكه این كتاب یادآور و پند برای كسانی است كه دارای خشیت‌اند» ۴.رشد خواهی در برخی آیات قرآن می‌فرماید: این قرآن برای كسانی پند و اندرز و یادآوری است كه بخواهند راه درست را در پیش گیرند. می‌فرماید: «إِنْ هُوَ إِلاَّ ذِكْرٌ لِّلْعَالَمِینَ * لِمَن شَاء مِنكُمْ أَن یَسْتَقِیمَ؛ قرآن جز یادآوری و پندی برای عالمیان نیست، (البته) برای كسی از شما كه بخواهد راه راست را در پیش گیرد». ۵.نداشتن روحیه استکباری زیاد دیده می شود افرادی که از ثروت و امکانات مادی بیشتری برخوردار هستند دچار استکبار و طغیان می شوند و گوش جانشان به کلام نور مسدود است؛ «سَأَصْرِفُ عَنْ آیَاتِیَ الَّذِینَ یَتَكَبَّرُونَ فِی الأَرْضِ بِغَیْرِ الْحَقِّ؛(اعراف، 146)؛ كسانی را كه در زمین به ناحق بزرگ‌منشی می‌كنند، به زودی از آیات خود بگردانم». استكبار در برابر قرآن سبب می‌شود كه انسان نه‌تنها تسلیم قرآن نشود، بلكه برای توجیه برخورد خویش، مشتری شبهات ضد دین و قرانی باشد. ۶.یاد آوری گناهان و توبه از آن فراموشی اعمال ناشایست گذشته سبب می‌شود كه وقتی آیات الاهی به كسی تذكر داده می‌شود، از آن روی برگرداند و به آن توجهی نكند. روشن است كه چنین انسانی از قرآن بهره‌ای نخواهد داشت. قرآن مجید در این زمینه می‌فرماید: «وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّن ذُكِّرَ بِآیَاتِ رَبِّهِ فَأَعْرَضَ عَنْهَا وَنَسِیَ مَا قَدَّمَتْ یَدَاهُ إِنَّا جَعَلْنَا عَلَى قُلُوبِهِمْ أَكِنَّةً أَن یَفْقَهُوهُ وَفِی آذَانِهِمْ وَقْراً؛(كهف، ۵۷)؛ كیست ستمكارتر از كسی كه به آیات پروردگارش پند داده شده و او از آنها روی‌گردانده و كردارهای زشتش را فراموش كرده؟ ما بر دل‌هاشان پوشش‌ها نهاده‌ایم. 🔻 ادامه دارد 👇👇 ۳