. ع 📝معجزات امام رئوف حضرت علی ابن موسی الرضا علیه السلام 📙 سلطان سنجر اهل تسنن و بسیار آشفته ، پریشان و آدم گرفتاری بوده . مرضی پیدا کرد و آمد شهر توس . وزیری داشت که شیعه بوده ولی عقیده خود را ظاهر نمیکرده . سنجر که مریض می شود وزیرش به او میگوید اینجا قبر حضرت علی بن موسی الرضا (ع) است . اگر توسل بجوئید شفا میدهد . سلطان سنجر به وزیرش می گوید نامرد ! تو شیعه بودی و از من پنهان می کردی ؟ تو را خواهم کشت . وزیر تقاضا می کند که امشب را به من مهلت بده . اگر امام رضا (ع) شما را شفا داد مرا نکشید . 📕 سلطان سنجر مهلت را قبول کرد . وزیر می آید کنار قبر حضرت . صورت را روی خاک می گذارد و عرض می کند : آقا جان ! اگر مرا بکشند فدای شما . اتفاق خاصی نمی افتد . اما از این دلم می سوزد که بگویند شیعه دروغ می گویند . بگویند شما شفا نمیدهی ، شما کرامت ندارید . در حالی که از شما کرامت های زیادی دیده ام . 🌙 سلطان سنجر شب از خواب می پرد . می گوید فوری وزیر را احضار کنید . به سلطان سنجر میگویند وزیر چون فهمیده شما او را خواهید کشت فرار کرده . سنجر می گوید نمی خواهم او را بکشم . می خواهم دستش را ببوسم . او را پیدا کنید و بیاورید . می آیند کنار قبر حضرت ، می بینند وزیر روی خاک افتاده . به او میگویند سلطان تو را احضار کرده . وزیر به حضور سلطان سنجر می آید . سنجر به او میگوید بیا تا دستت را ببوسم مرا ببر کنار قبر امام رضا (ع) . سلطان سنجر به زیارت قبر حضرت می آید و بعد دستور می دهد هفت روز تمام مردم مشهد بیایند و ناهار و شام و صبحانه بخورند . هفت روز این نقاره خانه می زده و مردم می امدند غذا می خوردند . مردم برای این نقاره خانه املاکی را وقف کرده اند . 📚 منبع : کتاب بهترین درمان ، نوشته حجه الاسلام والمسلمین سید مهدی طباطبایی ، ص 79 .