🔘 حکایتِ « آکِلَةَ الأَکبٰادِ » جنگ أحُد و بلایی که بر سر حضرت حمزه علیه‌السلام آورد ... ⚡️ امام‌صادق علیه‌السلام بعد از هر نماز واجب، «هندجگرخوار» را لعنت می‌کردند... در جنگ أحُد، هند دختر عَتَبه، به «وحشی» وعده‌ای داد و به او گفت: اگر محمّد یا علی و یا حمزه را بکشی، آنچه تو را خشنود سازد به تو خواهم داد. وحشی گفت: از پسِ محمّد (صلی‌الله‌علیه‌وآله) بر نمی آیم، علی (علیه‌السلام) هم مردی دوراندیش و مراقب است، به او هم فکر نمی‌کنم. پس در کمین حمزه نشستم. وحشی گوید: دیدم که حمزه به شدت به لشکر حمله می‌کند. از جلوی من رد شد و بر لبه نهری گام نهاد، ولی بر زمین افتاد. آن گاه، نیزه‌ام را برداشتم و پرتاب کردم. نیزه‌ام به پایش خورد و نقش بر زمین شد. فَأَتَیْتُهُ فَشَقَقْتُ بَطْنَهُ فَأَخَذْتُ کَبِدَهُ وَ جِئْتُ بِهَا إِلَی هِنْدٍ فَقُلْتُ لَهَا هَذِهِ کَبِدُ حَمْزَةَ ▪️من به سراغ او رفتم و شکمش را شکافتم و جگرش را در آوردم و آن را به هند دادم و گفتم: این جگر حمزه است. هند آن را در دهان خود گذاشت و جوید. اما خداوند آن را در دهان او مانند استخوان زانو سفت گردانید. به ناچار، آن را از دهان بیرون انداخت. ➖آن گاه، هند بر بالای جسد حمزه آمد و گوش‌ها و دست و پایش را برید و بدن او را مُثله کرد. 📚 بحارالانوار ج۲۰ ص۵۵ 🔻 طبق روایت «کافی» و «تهذیب»: هُوَ یَلْعَنُ فِی دُبُرِ کُلِّ مَکْتُوبَةٍ أَرْبَعَةً مِنَ الرِّجَالِ وَ أَرْبَعاً مِنَ النِّسَاءِ 🔹 إمام صادق علیه‌السلام بعد از هر نماز واجب، چهار مرد (اولی،دومی،سومی و معاویه) و چهار زن (دختر اولی،دختر دومی،امّ‌حکم[خواهرمعاویه] و «هند»)، را لعنت می‌کردند... 📚تهذیب الاحکام ج۲ ص۳۲۱ 📚الکافی ج۳‌ ص۳۴۲ ✍ وقتی که امام علیه‌السلام ، «هند» را در ردیف آن ظَلَمه‌ای که ظلم و جورشان، تمام عوالم را پُر کرده‌است، قرار می‌دهند، حاکی از عظمت ظلمی‌است که آن ملعونه در حق رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله و عترت آن حضرت روا داشت... .