. یا بارِئُ یا خالق! عَجّلْ فَرَجَ الْحُجَّه یا راحمُ یا رازق! عَجّلْ فَرَجَ الْحُجَّه یا مُنعِمُ یا مُفضل! یا سامِعُ یا قادر! یا فارجُ یا فاتق! عَجّلْ فَرَجَ الْحُجَّه سوگند بر اخلاص و حمد و نبأ و تکویر بر حاقّه و طارق، عَجّلْ فَرَجَ الْحُجَّه جان، گیر ز ما، کم کُن یک ثانیه از غیبت ذکر دلِ هر عاشق: عَجّل فَرَجَ الْحُجَّه هر ظالم و هر فاسق، هر مُعتَد و هر باطل گردد به دمش زاهق، عَجّل فَرَجَ الْحُجَّه يا رب! تو به او حافظ، يا رب! تو به او حامی او هست به تو شائق، عَجّل فَرَجَ الْحُجَّه او هست به ما ناصح، ماییم از او غافل او هست به ما مُشفق، عَجّل فَرَجَ الْحُجَّه ما را به دعا بر او، ما را به فرج‌خواهی یا رب! بِنَما لایق، عَجّل فَرَجَ الْحُجَّه یا رب! به غم جعفر، علّامه‌ی این مذهب سوگند به آن حاذق، عَجّل فَرَجَ الْحُجَّه سوگند به آن تنها در بین هزاران تن قبرش به غمش ناطق، عَجّل فَرَجَ الْحُجَّه می خوانْد به سجّاده، در کوچه صدا می زد در اوجِ تَبَش صادق: عَجّل فَرَجَ الْحُجَّه در هر غم خود گوید هر منتظرِ عاشق با گریه و با هِق هق: عَجّل فَرَجَ الْحُجَّه ✍ ۱۴۰۲/۰۲/۲۵ .