.
گریزشماره سه زیارت عاشورا
اسست اساس الظلم و الجورعلیکم اهل البیت.
امام صادق فرمود : روزی که در خانه ی علی (ع) و فاطمه (ع) رو آتش زدند و محسن کشته شد، روز بسیار تلخ و غمباری بود زیرا در آنروز پایه ی ستم بر اهل بیت (ع) استوار گردید ! آی مردم ! آی کسانیکه اومدید تو مجلس حسین (ع) آی کسانیکه اومدید زیارت عاشورا را بخوانید و برای حسین (ع) اشک بریزید ! خدا میخواد بگه حالا که میخوای برای حسین من گریه کنی، حالا که اومدی قاتلان حسین (ع) رو لعن کنی لعن و نفرینت باید گره بخوره با لعن و نفرین کسانیکه اومدند تو کوچه ی بنی هاشم و مادر حسین (ع) رو کتک زدند. پایه ی ظلم به حسین (ع) و بچه های حسین (ع) تو کوچه ی بنی هاشم بنا گردید ، همون روزی که همه اومدند فاطمه (ع) و علی (ع) رو محاصره کردند.آی بمیرم اگه اون روز میخ آهنین به سینه ی مادرش فرو نمی رفت تو گودال قتلگاه نیز تیر سه شعبه به قلب ابا عبدالله (ع) اصابت نمیکرد ، اگه اون روز در خونه ی فاطمه رو آتش نمی زدند تو کربلا هم خیمه های ناموس حسین (ع) آتش نمیزدند، اگه اون روز سیلی به صورت مادرش نمیزدند تو کربلا هم زینب (س) و رقیه خاتون(س) سیلی نمی خوردند، اگه اون روز تو کوچه دستان علی (ع) رو با طناب نمی بستند تو کربلا هم غل و زنجیر به گردن امام سجاد (ع) و اسراء نمی بستند ، اگه اون روز محسن (ع) رو در شکم مادر شهید نمی کردند تو کربلا هم داغ علی اصغر (ع) رو به دل مادرش رباب نمیذاشتند، اگه اون روز باغلاف شمشیر به بازوی مادرش نمیزدند تو کربلا هم با شمشیر ، دستان قمر بنی هاشم (ع) رو قطع نمی کردند ! میخوای بازم بگم یا نه ؟ آی غمخوار حسین (ع) هر مصیبتی که بر اربابت حسین (ع) وارد شد ریشه اش به کوچه بنی هاشم بر میگرده ، همه اش به ستم هایی که قنفذ ومغیره در حق فاطمه (ع) روا داشتند بر میگرده ، الهی بشکنه دست مغیره ! عجب زیارت عاشورایی شد ! بخدا آدم دق میکنه ! آخه هم باید صحنه های کربلا و علقمه و گودال قتلگاه و اسارت رو مجسم کنیم ، هم باید کتک خوردن مادرمونو مرور کنیم هم باید غربت علی (ع) رو به یاد بیاوریم ، بخدا خیلی سخته ! اشکال نداره بذار این قلب و دلت از آتش غم حسین (ع) بسوزه ، بذار قلبت از داغ فاطمه (ع) و علی (ع) آتش بگیره ، تا نسوزی حسینی نمیشی و دق نکنی نمیتونی یار منتقم خون حسین (ع) بشی ! یه منتقم همیشه باید خونش به جوش باشه . آی جوون ! حواست پرت نشه نکنه از کوچه ی بنی هاشم زود بیرون بیایی ! نکنه زود از گودال قتلگاه خارج بشی ! آنقدر باید تو کوچه ی بنی هاشم قدم بزنی تا بغض و کینه ات نسبت به کسیکه سیلی به صورت مادرمون زد بیشتر بشه ! آنقدر باید کنار گودال قتلگاه بشینی و زل بزنی به دست و پا زدن حسین (ع) تا سینه ات مالامال از کینه و نفرت دشمن اهل بیت (ع) بشه! آنقدرباید کنار نهر علقمه پشت یکی از نخلها بایستی و نظاره گر قطع شدن دستان عباس با وفا و ناامیدیش بش تا وقتی اسم قمر بنی هاشمو بردندبه سرعت کینه وبغضت نسبت به قاتلینش در تو زنده بشه ! آنقدر باید تو کربلا قدم بزنی و دویدن زینب (س)و بچه های حسین (ع) رو که دامنشان آتش گرفته و با وحشت و ترس از خیمه ها فرار می کنند تماشا کنی تا وقتی میای تو مجلس حسین (ع) منتظر روضه خوندن من نشی باید آنقدر آماده باشی از اول تا آخر مجلس برای مصیبتهای حسین آی همه اونهایی که اومدید تو مجلس پسر فاطمه (ع) نکنه وقتی میایید تو مجلسش فقط یه سر کوتاهی به کوچه ی بنی هاشم و خانه ی علی (ع) و گودال قتلگاه بزنی و سریع بلند شی و دنبال دنیای خودت بری ! خاک بر سر من بیچاره اگه بخوام یه لحظه کوتاه سربزنم به جایی که مادرمو کتک زدند و سریع برم سراغ دنیام ! وای برمن ! پس فرق من بیچاره با اون ملعون چیه که خودش میگه وقتی صدای ناله ی فاطمه (ع) رو از پشت در شنیدم یک لحظه دلم سوخت اومدم برگردم ! خدایا نکنه منم بیام تو مجلس عزای حسین (ع) و مادرش فاطمه (ع) فقط برای یک لحظه دلم برای حسین (ع) و مادرش بسوزه و اشکی بریزم و پاشم برم ! نه نمیخوام زود از پشت در خانه ی فاطمه (ع) برم میخوام بشینم در خونه ی مادرم آنقدر ضجه وناله بزنم تا همانطور که صدای ناله ی مادرم تو کوچه ی بنی هاشم طنین انداز شد و دل سنگ رو آب کرد ، صدای ناله ی من هم تو فضای شهر مدینه طنین انداز بشه . دلم میخواد صدای ناله ام با صدای ناله ی مادرم گره بخوره، دلم میخواد ناله هام فاطمی بشه ! خیلی دلم میخواد مثل مادرم فدایی ولایت بشم پس آنقدر
م
#گریز_زیارت_عاشورا_۴
#گریز_زیارت_عاشورا