.
#اصحاب
🔸🔶《السَّلَامُ عَلَی عَمرِوِِ بنِ جُنَادَةِ بنِ کَعبِ الاَنصَارِی الخَزرَجِی》🔶🔸
✅عمرو بن جُناده فرزند جُنادة بن کعب بود.
جناده از صحابه حضرت رسول اکرم(ص) و از شیعیان امام علی(ع) بود که در جنگ صفّین حضور داشت و از مکه با خانواده اش به خدمت امام حسین(ع) شرفیاب شد و در روز عاشورا در حمله اول به فیض شهادت نایل آمد.(۱)
پس عمرو به همراه مادرش بحریّه دختر مسعود خزرجی که از زنان شجاع و فداکار بود، باقی ماند.
در روز عاشورا عمرو ۲۱ سال داشت.(۲)
مادرش به او گفت :
📋《اُخرُج يَا بُنَيَّ! وَ قَاتِل بَينَ يَدَي ابنِ رَسُولِ اللهِ(ص) فَخَرَجَ》
♦️پسرم! عازم میدان شو! و از پسر رسول خدا(ص) دفاع کن و او نیز خارج شد.
امام حسین(ع) هنگامی که او را دید، فرمود :
📋《هَذَا شَابُّ قُتِلَ أَبُوهُ وَ لَعَلَّ اُمُّهُ تُكرِهُ خُرُوجَهُ》
♦️پدر این جوان در جنگ به شهادت رسیده، شاید مادرش راضى نباشد.
عمرو عرض کرد :
📋《إنَّ أُمِّی هِیَ الَّتِی أَمَرَتْنِی》
♦️مادرم به من فرمان داده است گام در این میدان بگذارم.
به دنبال این سخن، امام حسین(ع) به او اذن میدان داد، و او به میدان رفت و این رجزِ را خواند :
📋《أَمِیرِی حُسَیْنٌ وَ نِعْمَ الاَْمِیرُ
سُرُورُ فُؤادِ الْبَشیرِ النَّذِیرِ
عَلِىٌّ وَ فاطِمَةُ وَالِدَاهُ
فَهَلْ تَعْلَمُونَ لَهُ مِنْ نَظِیرِِ
لَهُ طَلْعَةٌ مِثْلُ شَمْسِ الضُّحَى
لَهُ غُرَّةٌ مِثْلُ بَدْر مُنیرِِ》
♦️امیر من، حسین است و چه نیکو امیرى؛ که شادى دل پیامبرِ بشیر و نذیر است.
على(ع) و فاطمه(س) پدر و مادر اویند، آیا شما براى او همانندى مى شناسید؟!
طلعتش مانند خورشید نیم روز است و چهره اش چون ماه شب چهارده درخشان است.(۳)
خوارزمی نقل می کند که آن جوان در میدان این رجز را خواند :
📋《اضِقُ الخِناقَ مِنَ ابْنِ هِنْدٍ وَ ارْمِ،
هِفی عَتْرِهِ بِفَوارِسِ الانْصارِ
و مُهاجرینَ مُخَضِّبینَ رِماحَهُمْ،
تَحْتَ الْعِجاجَةِ مِنْ دَمِ الْکفَّارِ
خُضِبَتْ عَلی عَهْدِ النَّبِی محمّدٍ،
فَالْیومَ تُخْضَبُ مِنْ دَمِ الْفُجّارِ
وَالْیوْمَ تُخْضَبُ مِنْ دِماء مَعاشِرٍ،
رَفَضُوا الْقُرآنَ لِنُصْرَةِ الاشْرارِ
طَلَبُوا بِثارِهِمْ بِبَدرٍ وَانْثَنُوا
بِالْمُرْهِفاتِ وَبالْقَنَا الْخَطّارِ
وَالله رَبّی لا ازالُ مُضارباً
لِلْفاسقینَ بِمُرْهَفٍ بَتَّارِ
هَذَا عَلی الْیوْمَ حَقَّ واجِبٌ
فِی کُلِّ یوْمٍ تعانُقٌ وَ حَوارِ》
♦️راه نَفَس را بر پسر هند تنگ میکنم و تیر به گلوی او میزنم، به کمک سواران انصار و مهاجرانی که نیزههاشان را در زیر گرد و غبار میدان جنگ از خون کافران رنگین کردند.
در زمان پیامبر خدا(ص) نیزهها رنگین شد و امروز نیز از خون فاسقان رنگین میشود.
امروز از خون جماعتی رنگین میشود که قرآن را برای یاری اشرار رها کردند؛ و در صدد انتقام خونهای ریخته شدهشان در جنگ بدر هستند و آن را در زیر شمشیرهای بران و نیزههای برافراشته پنهان کردند.
به خدا سوگند پیوسته فاسقان را با شمشیر تیز و بُران خواهم زد امروز این کار بر من حقّ و واجب است؛در هر روزی، رو به رو شدن و یاری کردنی است.(۴)
📋《فَقَاتَلَ حَتَّى قُتِلَ وَ حُزَّ رَأسُهُ وَ رُمِي بِهِ إلَى عَسكَرِ الحُسَينِ(ع) فَحَمَلَت اُمُّهُ رَأسَهُ وَ قَالَت : أَحسَنتَ يَا بُنَيَّ! يَا سُرُورَ قَلبِي وَ يَا قُرَّةَ عَينِي! ثُمَّ رَمَت بِرَأسِ ابنِهَا رَجُلاً فَقَتَلَتهُ وَ أَخَذَت عَمُودُ خَيمِةِ وَ حَمَلَت عَلَيهِم》
♦️این جوان جنگید تا اینکه به شهادت رسید و دشمن سرش را جدا کرده و آن را به سوى سپاه امام(ع) پرتاب کرد.
دراین هنگام؛ مادرش سر فرزندش را برداشت و او را تحسین کرد و سر پسرش را بر مردى از سپاه ابن سعد کوبید و آنگاه برگشت و ستون خیمه را گرفت و در حالى که این رجز را مى خواند بر دشمن حمله کرد :
📋《أَنَا عَجُوزٌ فِی النِّساءِ ضَعیفَةٌ
خَاوِیَةٌ بالِیةٌ نَحیفَةٌ
أَضْرِبُکُمْ بِضَرْبَة عَنیفَة
دُونَ بَنِی فَاطِمَةَ الشَّریفَة》
♦️با اینکه در میان زنان، پیره زنى ضعیف، سست استخوان، فرو ریخته و لاغر اندامم، ولى در حمایت از فرزندان فاطمه(س) گرامى، ضربات مهلکم را بر شما وارد مى سازم.
📋《ضَرَبَت رَجُلَينِ فَقَتَلَتهِمَا فَأَمَرَ الحُسَينِ(ع) بِصَرفِهَا وَ دَعَا لَهَا》
♦️در این حمله دو نفر از آنها کشته شدند و امام حسین(ع) مادر آن جوان را به خیمه بازگرداند و برایش دعا کرد.(۵)
در زیارت ناحیه غیر معروفه نام او و پدرش آمده است :
📋《السَّلَامُ عَلَی جُنَادَةِ بنِ کَعبِ الاَنصَارِی الخَزرَجِی وَ ابنِهِ عَمرِوِِ بنِ جُنَادَةِ》
♦️سلام بر جناده بن کعب انصاری و پسرش عمرو بن جناده!(۶)
{وَسَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُونَ}
📚منابع :
۱)تنقیح المقال مامقانی، ج۲، ص۳۲۷
۲)مقتل الحسین(ع) مقرم، ج۱، ص۲۵۳
۳_۵)تسلية المُجالس كركی حائری، ج۲، ص۲۹۸
۴)مقتل الحسین(ع) خوارزمی، ج۲، ص۲۶
۶)المزار الکبیر ابن مشهدی، ص۵۰۴
.