یک جایی خواندم ارنست همینگوی زمانی که مشغول نوشتن پیرمرد و دریا بوده است، بارها بدحال شده و بعد از انتقالش به بیمارستان، پزشکان علت را دریازدگی تشخیص داده اند. در حالی که او در زمان نوشتن آن رمان کیلومترها از دریا فاصله داشته است...
به گمانم آنقدر غرق در پیرمرد و دریای خویش بوده که بوی دریا گرفته و دریازدگی بدحالش کرده!
مادربزرگم میگفت گاهی آنقدر مینشینم و به دشت شقایق نزدیک خانهی کودکیهایم فکر میکنم که وقتی به خودم میآیم دستهایم بوی شقایق گرفته است...
راستی؛ گفتهام برایت که مادرم گاهی مرا میبوید و زمزمه میکند که بوی خاصی میدهم...
به روی خودم نمیآورم که بوی توست...
غرق هر چه بشوی بویَش را میگیری
من آنقدر غرق توام که بویَت را گرفته ام...
حالا میفهمم مادربزرگ آن روزها چه میگفت...
#اربابحسین
#سارا_اسدی
#گوشه_نشین
@gosheneshen