گسترده سادات
#داستان
واقعی گلاله(عروس مظلوم کردستان) اون شب
#گلاله
با نامزدش به بیرون رفته بود.ساعت ۱۲شب بهش زنگ زدم و دخترم گفت تا ده دقیقه دیگه خونس ولی هر چه منتظر ماندیم به خونه نیومد و
#گوشی
خودش و نامزدش هم خاموش شد .
#بلافاصله
به کلانتری رفتیم و گزارش دادیم .پرونده به جریان افتاد تا اینکه خبر آتش زده شدن دختر جوانی به گوش ما رسید. خیلی سریع به محل حادثه رفتیم و.....👇👇
https://eitaa.com/joinchat/3771990131Cf28d8b1c57
https://eitaa.com/joinchat/3771990131Cf28d8b1c57