یک سال از ازدواج عاشقانمون می‌گذشت که تصمیم به بارداری گرفتم با تــرفند های زنونه نذاشتم شوهرم بفهمه و گفتم قرص ضـد بارداری میخورم بعد از چند ماه از حالتام میتونستم تشخیص بدم باردارم رفتم آزمایش دادم و نوبت دکتر گرفتم شوهرمم چون نگــرانم بود باهام اومد من میدونستم باردارم اما سعی کردم طبیعی رفتار کنم تا شوهرمو سوپرایز کنم بعد از ورود به مطب دکتر شوهرم دکتر رو که دید دم در خـشـکش زد و به وضوح رنگش پـرید نمیدونستم دلیلش چیه تا اینکه جواب ازمایشم رو دید و گفت تبریک میگم شما دوباره باردارید و رو به همسرم گفت ریـسـک بزرگیه چون خانومتون تازه زایمان کردن و من شـوک زده از حرف دکتر ماسکمو دراوردم و گفتم اما من بارداری اولمه.. و دکتر منو که دید شـوک زده تر از من گفت ...😳😳😳😳👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2550202505Cc05826e231