🦋 حمل گنج 📜 یک شب مُلا نصرالدین در خواب دید که گنجی پیدا کرده است اما گنج به قدری سنگین است که در اثر حمل آن شلوارش خیس می شود 😐😆😆 یک دفعه از خواب پرید و زنش بر سر وی داد کشید: خجالت بکش قباحت دارد مرد به این گندگی شلوارش را خیس کند 😕 مُلا با خونسردی گفت: زن حرف بیهوده نزن.. ادامه حکایت در کانال سنجاق شده 👇👇 http://eitaa.com/joinchat/3842310176Cf725a32405