. #سخن_عجیب_غسال_بهشت_زهرا#دهان_کرمی_پیرزن_ودلیل_عجیب_آن
یکی از غسال ها به نام موسوی می گوید:مدت های زیادی در بخش غسالخانه مسئول تحویل جنازه بودم. .یک شب یک خانم سالمندی را آوردند که تحویل گرفتیم، فردا صبح که می خواستیم برای شستشو بفرستیم خانم های غسال گفتند که از گوشه دهان این بنده خدا کرم های ریز زنده در حرکت بود، خیلی چندش آور بود، از روی کنجکاوی ماجرا را برای یکی از بستگانش که کمی آرام تر بود و آدم با تجربه و دنیا دیده ای به نظر می رسید، تعریف کردم و اون بنده خدا بعد از چند بار استغفار کردن ، در جواب گفت ..... #بقیه👇
ادامه داستان را اینجا بخوانید... 👇
https://eitaa.com/joinchat/1202389118C26d30bc2fc