🔮زن خیانتکار و قاضی ۱۵ سال پیش،وقتی وکیل دادگستری بودم یک روز صبح میرفتم سرکار و تا شب بر نمی‌گشتم... جلو درب محل کارم یادم افتاد که چند برگه مهم را در خانه جا گذاشتم و فورا به خانه برگشتم تا برگه ها را بردارم وقتی وارد خانه شدم دیدم با چیزی که دیدم خون تو تنم یخ بست زنم ....😣 برای خواندن ادامه داستان کلیک کنید:📛‌👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/925958166C9fca1c8822 🔥