آیا هر آب ناشی از بارندگی دارای نیترات نیست؟ وزارت نیرو با این بهانه که آب زیرزمینی شهرها برای سرانه 2 لیتر آب آشامیدنی مناسب نیست چون نیترات دارد؛ مانع تصفیه کامل فاضلاب توسط چاه‌های جذبی، تجدید آب زیرزمینی و امکان بازیافت آب مصرفی شهرها، حتی برای شستشو و آبیاری باغچه ها و فضای سبز در محل مصرف شد. یعنی سرانه ٢٠٠_ ۲۵۰ لیتر آبی که 99 درصد مصارف را تامین می‌کرد، به آب خاکستری به شدت آلوده ای تبدیل کرد. که حتی برای کشاورزی مناسب نیست. علاوه بر اینکه با جلوگیری از بازیافت اب، سبب بحران کم آبی و حتی زمینه ساز نابودی فضاهای سبز شهرها شد، بلکه با عدم تجدید آب زیرزمینی، عامل رکوردداری شهرهای ایران در فرونشست و زمینه سازِ تخریب زیرساخت‌ها و ساختمان‌های شهرها گردید!! در حالی که همیشه آب باران هنگام فرود آمدن، نیتروژن هوا را که حدود 78 درصد اتمسفر را تشکیل می‌دهد، جذب کرده و با رسیدن به زمین در تماس با ترکیبات موجود خاک، حاوی نیترات می‌شود. این یعنی نه تنها آب رودخانه‌ها، که حتی آب چشمه‌ها هم دارای نیترات است. در مورد آب زیرزمینی شهرها فقط وقتی سطح آب زیرزمینی بیش از حد بالا آمده باشد احتمال بالا رفتن میزان نیترات، بیش از آب رودها، وجود دارد! که برای جلوگیری از آلودگی آن هم کافی بود میزان ورود آب سدها به شهرهایی که سطح آب زیرزمینی آنها افزایش یافته، کمتر شود. که نتیجه آن، کاهش غصب آب مناطق دیگر برای انتقال به شهرها، و خشک نشدن تعدادی از روستاها و شهرهای کوچک و محیط زیست می‌گردید. سود دیگر آن، کنترل فرونشستِ شهرها و دشتها بود. در صورتی که در وضعیت کنونی علاوه بر دشت‌ها که به دلیل غصب حقابه در سدها، تبخیر ۷۵ درصدی و انتقال باقیمانده آب مناطق مختلف به شهرها گرفتار خشکی، عدم تجدید آب زیرزمینی و فرونشست شده اند؛ شهرهای ما هم با انتقال فاضلاب، به مرور گرفتار کم آبی و فرونشست عمیق (به دلیل خشک شدن مخازن آب زیرزمینی) شده و به زودی گرفتار فروریختن زیرساختها و ساختمان‌های شهرها، حتی بدون وقوع زلزله خواهندشد!! در واقع همانطور که با فریب آقای هاشمی موفق شدند برنامه آب آمریکا برای ایران را زنده کنند که سدسازی بیش از تحمل محیط زیست حتی بدون آبخیزداری بود؛ علاوه بر تبخیر ٧۵ درصدی آب، خشکسازی و بی‌آبی کل محیط زیست، گسترش سیلاب و شسته شدن خاک حاصلخیز، سبب عدم تجدید آب زیرزمینی وقوع فرونشست و فروچاله و تخریب زیرساختها شدند. اکنون با فریب آقای قالیباف، و ایجاد شبکه فاضلاب، کامل‌ترین سیستم تصفیه فاضلاب شهرهای ایران یعنی چاه‌های جذبی را از کار انداخته و با خروج کل آب مصرفی شهرها، علاوه بر عدم تجدید آب زیرزمینی شهرها، که سبب بحران بی آبی و فرونشست، و تخریب زیرساختها و ساختمانها و همچنین، آلودگی با پساب تصفیه خانه های ناکارآمد شده‌، به غصب و انتقال حقابه بیشتری از روستاها و شهرهای کوچک روی آورده اند، که خود سبب خشک شدن محیط زیست و مهاجرت بیشتر مردم به شهرهای بزرگ و تشدید معضلات شهری و حتی زمینه ساز جنگ آب بین شهرها شده و می‌شود. در صورتی که اگر ایجاد شبکه فاضلاب فقط به مناطقی که دارای زمین سنگی هستند یا به طور طبیعی دارای سطح بالای آب هستند منحصر شود و مانند آمریکا سدهایی که حجمشان در جمع بیش از 20 درصد آب رودهاست و سدهای خاکی بخصوص در مناطق گرم و خشک، که در واقع محل جمع کردن سیلاب همراه با رسوبات و حوضچه های تبخیر هستند جمع آوری و عملیات آبخیزداری و آبخوانداری و حفظ آب در زمین جایگزین شود، بدون شک شاهد پایان بحران آب و سیلاب، سرسبزی کشور و مهاجرت معکوس، با کمترین هزینه، البته با عادلانه سازی خدمات و امکانات کشور خواهیم بود.