. ادامه پست قبل تراژدی آیتک رضایی . اردبیل: ۱۴۰۱/۷/۲۵ . خانم رحمتی(فیزیوتراپ) زنگ زد: «آیتک چندماه پیش فوت کرده. مادرش (دندانپزشک) دوست استادم(دکتر محمدی) بود. همان موقع استوری تسلیت گذاشت. اونم در مدرسه شاهد بوده‌ ولی یک شاهد دیگر!» بیشتر گیج شدم. شماره استاد را گرفتم؛ جواب نداد. مدرسه آیتک، دبستان شاهد ۲ (شهید توکل پاسبان) بوده. نه کارتی دارم نه مجوزی. زنگ مدرسه را زدم. خانم رضاخانی مدیر مدرسه آمد. گفتم مستندسازم از تهران آمدم. کارت نخواست! خوش‌برخورد و محترم: «۹خرداد ماه سر امتحانات ششم، آیتک و سارینا قهرمانی با هم تقلب کردند. چندمین‌بارشان بود‌. سارینا با معلم درگیری لفظی پیدا کرد. زنگ زدیم پدر آیتک آمد. پدرش بچه‌ها را خیلی سرزنش کرد‌. چندبار بهش گفتیم بسه، ولی ادامه داد. آیتک که به خانه می‌رود از پشت‌بام خودش را می‌اندازد پایین‌. پدرش از ما شکایت کرد. بعد۴ماه قاضی حکم برائت داد.» مزار آیتک در آرامستان قاسمیه است؛ قبرستانی نقلی و زیبا.(عکس شماره۳) مزار را پیدا کردم. یک کت‌وشلواری شیک‌پوش آمد. تیپ حراستی دارد. پرسید آیتک را می‌شناسید؟ گفتم بله! آشنایمان هست! گفت من پدرش هستم! شما؟؟ به تته‌پته افتادم: «خانم دکتر محمدی دوست همسرتان، استاد ما در علوم‌پزشکی سمنان بود‌.» گند زدم! ولی جمعش کردم! پدر آیتک(عکس شماره۴): «آن روز امتحان مطالعات اجتماعی داشتند‌. خدا لعنت کنه مدیر رو، او باعث شد. آیتک از خانه که آمد یک‌ضرب کیفش را می‌اندازد و می‌رود پشت‌بام خانه‌ از طبقه ۷خودش را می‌اندازد پایین. شکایت کردم ولی به جایی نرسیدم. قاضی شاهد می‌خواست منم نداشتم. معلم‌ها همه به‌نفع مدیر شهادت دادند. امان از مردم! گفتند این پدرش دام‌پزشک بوده و مادرش دندانپزشک و همیشه بچه تنها بوده. الان چند روزه دوباره داغ ما را تازه کردند! تو نت نوشتند بچه من تو این شلوغی‌ها کشته شده!» همه‌چیز گویاست! من هیچ قضاوتی در باب صحت روایت مدیر و پدر نمی‌کنم. نمی‌دانم کدام مقصر بودند. لکن خودکشی دختر مظلوم ۴ماه پیش بوده و ربطی به حوادث امروز ندارد. صمیمانه تقاضا می‌کنم این خانواده را آزار ندهید‌، به‌خدا داغدارند. وقتی حرف می‌زد، چندبار بغضم گرفت... یاد فاطمه‌ی خودم افتاد... . . 💢 @h11_t11 .