🔴معجزه‌ای به نام حسین..! 🔹تازه از سفر‌ برگشته بود. چشم‌هایش خستگی را فریاد می‌زدند. پاهایش بی‌تاب لحظه‌ای نشستن بودند. کفش‌هایش از نفس افتاده بودند. کوله‌اش به دنبال تکیه‌گاهی نرم بود، تا نفس چاق کند‌. امّا از همه عیان‌تر، روشنی دلش بود؛ وجودش که لبریز از شور و شعف بود... زبانش، از خستگی دم نمی‌زد. از عشق می‌گفت، عشقی لایزال... از معرفت می‌گفت، معرفتی متعال از زیبایی می‌گفت، زیبایی‌هایی بی‌مثال از معجزه می‌گفت... معجزه!؟ آری! معجزه‌ای به نام حسین! هم‌نشین دل‌های خوش اقبال... از مخاطبان علی‌اکبر سیفی اشکذری 🆔@ArbaeenIR 📌www.arbaeen.ir