یک تعبیر کاملا غلط و یک مفهوم ایدئولوژیک است که نقدهای زیادی هم به آن وارد شده کاش به جای تکرار حرف‌های ترجمه‌ای کمی فکر کنیم و حداقل کمی نقدها را هم بخوانیم اگر نمی‌توانیم نقد کنیم. اما هزینه فرصت چیست؟ دومین-بهترین انتخابی است که شما می‌توانید داشته باشید. یعنی این دومین انتخاب هزینه‌ی انتخاب دیگر است. در حقیقت شما وقتی یک انتخاب می‌کنی یک گزینه دیگر از دست می‌دهی. شاید بپرسید خب وقتی انسان نمی‌تواند هر دو را انتخاب کند طبیعی‌ست گزینه‌های دیگر را کنار می‌گذارد. وقتی راه دیگری نیست چرا باید به کنار گذاشتن چیزی که "وجود" نمی‌تواند داشته باشد و یک هزینه "انتزاعی" است نه هزینه حقیقی، بگوییم هزینه؟ هزینه چیزی است که از دست بدهی درحالی که آن را داری! نه چیزی که نداری و محال است داشته باشی وقتی گزینه بهتر را انتخاب کردی. مثلا می‌گویند شما دو انتخاب دارید. فوتبال و بسکتبال. یکی را هم بیشتر نمی‌توانید انتخاب کنید. اگر فوتبال را انتخاب کنید هزینه فرصت انتخاب شما بسکتبال است. واضح است که شما در حقیقت فوتبال را به دست آورده‌اید و چیزی را از دست نداده‌اید بلکه فقط چیز کم ارزش‌تری را به دست نیاورده‌اید و معنایی ندارد به آن فکر کنید چون گزینه دوم این بود که آن کم‌ارزش‌تر را به دست بیاورید و اتفاقا اینجا هزینه معنا پیدا می‌کند. ولی کدام عاقلی برای بهترین انتخاب هزینه فرصت حساب می‌کند. مثلا شما بین ۱۰۰ هزار تومان و ۹۰ هزار تومان ۱۰۰ را انتخاب کردید. آیا معقول است بگوییم ۹۰ هزار تومان از دست داده‌اید؟ پرفسور باری شوارتز در کتاب تناقض انتخاب paradox of choice به این نکته اشاره می‌کند و می‌گوید این مفهوم هزینه فرصت باعث شده تا آرامش و سطح رفاه واقعی مردم کاهش پیدا کند و رضایتمندی آنها به شدت کاهش پیدا کند. ♨️ اقْتِصادِفَرهَنگی: 🇮🇷 💠 @h_abasifar