✅تخریب هایی با منطق ! 📝حسین مهدیزاده 1- از چند ماه گذشته یک مسیر تخریب نرم و گاهی سخت در حال فعال کردن درونی جبهه انقلاب و جامعه مذهبی شروع شده بود که احتمالا هدفش انتخابات خرداد 1404 بود اما با شهادت شهید رئیسی، ناگزیر سرعت گرفت. طوفان اصلی آن در دور اول انتخابات بر تخریب طرفینی دو کاندیدای اصلی جبهه انقلاب متمرکز بود و پس از انتخابات، بر متمرکز شد! نیروهایی که برای تخریب انتخاب می شوند، نیروهایی هستند که بصورت توامان هم بر عقلانیت و هم بر بسیج فرهنگی نیروهای جبهه انقلاب نقش داشته و دارند. 2- اما چرا گفته می شود که روش تخریب این دوره، روش تخریب زنجیره بلوکی، است؟ علت این است که روش تخریب این دوره به این شکل است که ابتدا پیامی برای غیر مردمی و غیر عاقلانه و غیر مسئولانه بودن ایده ها، اندیشه ها، رفتارها و یا برنامه ای فرد تخریب شده، به مردم خسته از مشکلات معیشتی ارسال می شود و بلافاصله شبکه های ماهواره ای آن شخصیت را به عنوان یک برای مردم نشسته پای ماهواره می کنند و سپس نوبت ، میرسد تا با رطب و یابس بافتن و فحش و فحش کاری کردن، خط روایت را در طیفهای مختلف اجتماعی تشدید و تقویت کنند. در نهایت نوبت به روزنامه ها میرسد و آنها نیز کل این خط را به شکل روزنامه ای، برای فضای رسمی سیاسی و امنیتی کشور به مساله تبدیل می کنند. 3- اما آنچه باعث می شود که این تخریب ها به یک زنجیره بلوکی تبدیل شود این است که در هر موج تخریب، یک یا چند برای تخریب چهره های دیگر هم جا نمایی شده تا در لحظه مناسب اجتماعی، موتور آن روایت های فرعی هم روشن شود و به زنجیره اضافه شود. 4- از سوی دیگر، در این روایت تخریب، اختلافات علمی، سلیقه ای، سیاسی و... فرد تخریب شونده با برخی دیگر از طیفهای انقلابی هم به شدت برجسته می شود. به تعبیری، در این جنگ روایی، فرد تخریب شده فقط ضد قهرمان برای کسانی که بیرون جبهه انقلاب هستند نمی شود، حتی دشمن فرضی برخی از طیفهای درون جبهه انقلاب هم میشود تا آنها هم از این تخریب احساس هویت و انتفاع کنند! خاصیت این بخش مهم از روش تخریبی این دوره، خنثی کردن فعالیت های تبیینی است که درون جبهه انقلاب برای متوقف کردن زنجیره بلوکی آغاز خواهد شد. مثلا در تخریب آیت الله میرباقری هم یک قصه مخوف بلند برای او ساخته شده است و هم در این قصه روایت های فرعی از دیگر شخصیت های بالقوه برای تخریب دیده می شود و هم بر تفاوت علمی و فرهنگی ایشان با برخی علمای دیگر تاکید بسیار می شود و دست آخر نیز گفته می شود که چه نشسته اید که میرباقری در حال تبدیل شدن به رهبر فرهنگی و سیاسی جبهه انقلاب و یک شخصیت مخوف در سایه است! اینگونه است که همه احساس ترس می کنند و اجالتا با حذف او احساس خوشایندی پیدا می کنند! در این موقعیت ترس از مرگ و زندگی، تبیین استدلالی چقدر می تواند موثر باشد؟!! شاید هیچ! 🔴 جمع بندی: بخش بزرگی از فعالان جبهه انقلاب بر این هستند که موج تخریب شروع شده، منطقی از جنس زنجیره بلوکی دارد و خودش تکثیر می شود و متوقف نمی شود مگر اینکه یک موج پرقدرت و سپس در مقابل آن به راه بیفتد. راه حل توییت و پست تلگرامی و اینستاگرامی نیست چرا که جامعه در چرخه افتاده و موتور این روایت بلوکی را نمیتواند خاموش کند تا وقتی که درون این طوفان روایت سیاه غرق شود! 4- اما هدف از این تخریب بلوکی چیست؟ هدف خاموش کردن موتور فکری جبهه انقلاب و نابود کردن قدرت تدبیر ایشان در مطالبه پیشرفت ایرانی در مقابل توسعه غربی ایران است. این سالها، سالهای سرنوشت سازی برای نظم آینده جهان است و غربگرایان تندرو که غالبا ضد ایران و ضد انقلاب هستند، امید دارند که با بازگشت اصلاحات به قدرت، بتوانند به پروژه استحاله نرم ایران و بازگرداندن ایران به جای قبلی اش به عنوان یک کشور رامِ جهان سومی، دست پیدا کنند. طبیعی است که غربگرایان تندرو بصورت مستقیم در کنار رئیس جمهور منتخب نیستند، اما به نظر شما اگر جبهه انقلاب تضعیف شود و مردم از آنها نفرت داشته باشند، باز هم نمی توانند به منتخب چهاردهم که برنامه ای ندارد و ایمان زیادی به کارشناسی غربی دارد نزدیک شوند؟ فراموش نکنیم که غربگراهای تندرو تضعیف ایران به نفع قدرت هژمونیک غرب را می خواهند و طرفداران انقلاب اسلامی، اصلاح جامعه به نفع مردم و معیشت و فرهنگ ایرانی و بومی! لذا برای نزدیک شدن به منتخب چهاردهم، باید جبهه انقلاب که با 80% شرکت کنندگان سیاسی ایرانی تفاهم دارد بصورت مداوم تضعیف شده نگه داشته شود! 🆔 @social_theory