🔴اشتباه بزرگ جاریم🔴شوهرم هر چند وقت یبار شبا خونه نمیاومد میگفت سفر کاری هستم .منم که تنها میموندم توی شهر غریب اما جاریم با اصرار زیاد دخترشو میفرستاد خونه من میگفت من به تنهایی عادت دارم تو تنها نمون.
یه روز که داشتم لباس همسرمو اتو میکردم دختر جاریم گفت: زن عمومیخام یه چیزی بگم .
برگشتم طرفش که دیدم گریه میکنه وبا بغض گفت :زن عمو چند وقته که ...
ادامه داستان...ادامه داستان...