🔸هر محقق و اندیشمندی هنگامی که برگ های تاریخ اسلام را تورق میکند به این حقیقت قطعا خواهد رسید که " " و بطور کل غالبا هرگاه با رو به رو شد، بر آنها یافته است. و هروقت با دست به گریبان شده است خورده است.چراکه جریان نفاق خطرناک ترین جامعه اسلامی و الهی است. و از بزرگ ترین معضلات ومشکلات یک جامعه ارزشی و دینی به شمار می رود. 🔹از برجسته ترین خطرهایی که یک _آرمانی وهدفمند را تهدید می کند، معین نبودن مرزهای دوست و دشمن می باشد. جامعه ای که دشمنانش در صفوف به هم پیوسته و یکپارچه امت رخنه کنند، هیچ اعتمادی به رشد و اعتلای آن جامعه نیست و قطعا به ورطه جهل و نکبت سقوط خواهند کرد. 🔸 همواره در لباس اخلاق و دینداری همچنین دوستی در کنار سایرین قرار می گیرند و در با زیرکی و خباثت کامل علیه امت و ملت خود دسیسه و خیانت می کنند. آنان عمیق ترین ضربات را به آرامی و بدون سر صدا بر پیکره جوامع ارزشی وارد می سازند و جامعه را قبل از آنکه دریابد از چه سمتی ضربه خورده است از پا در خواهند آورد. 🔹 در کتاب جاذبه و دافعه علی علیه السلام می فرماید: "مشکل ترین مبارزها ، مبارزه با نفاق است که مبارزه است که را وسیله برای اهداف خود قرار میدهند. این پیکار از پیکار با کفر به مراتب دشوارتر است؛ زیرا در جنگ با کفر، مبارزه با یک جریان مستور و ظاهر و بی پرده است اما مبارزه با نفاق، در حقیقت مبارزه با کفر مستور است." 🔸منافقان با نیرو و شعائر دینی به جنگ با ادیان می روند. آنها در میان صفوف متدینین حضور دارند در متن جامعه اسلامی در میان حزب الله مستقرند. حتی اکثر اوقات ظاهری مقدس مُأبانه تری از مومنان را برای خود مهیا می کنند. لذا مومنان رفتاری دوستانه ونشات گرفته از برادری را با آنها بر قرار می کنند حال آنکه آنها بازوی پنهان و خنجری زهراگین هستند که مترصد فرصتی برای از پا درآوردن جامعه اسلامی هستند. ؛ می کوشد به دشمنی ومخالفت خود رنگ و لعاب دین و خیرخواهی دهند تا مبادا توده و عامه مردم ماهیت آنان را کشف کنند. ازاین رو دربسیاری اوقات برای تمیز و تشخیص این جریان از جبهه الهی دشوار وصعب است. شهید مبارزه با نفاق ، استاد می نویسد: " نفاق دو رو دارد یک رو ظاهر که اسلام است و مسلمانی. یک رو باطن است و کفر و شیطنت. که درک آن برای توده ها و مردم عادی بسیار دشوار وگاهی غیر ممکن است، لذا مبارزه با نفاق غالبا به شکست برخورده است. زیرا شعاع درک توده ها از سر حد ظاهر نمی گذردو باطن را روشن می کند وآن قدر برد ندارد که تا اعماق وجود آنها نفوذ کند". 🔸خداوند در قرآن، اهتمام زیادی به مساله نفاق و منافقان داشته اند. به گونه ای که در بسیاری از سور و آیات قرآنی بر این امر پرداخته است، علاوه بر سوره مستقل در برخی سوره ها به روشنگری علیه این جریان نفوذی می پردازد. به طور مثال در ابتدای سوره بقره، 3 آیه درباره مومنان آمده است و2 آیه درباره مشرکان اما در ادامه 13 آیه درباره منافقان آمده است. 🔹روایات متعددی هم درباره شناسائی جریان نفاق و ویژگی های آنها واهداف از معصومین صادر شده است.مانند کلام پیامبر اسلام که امیر المومنین آن را در نامه ای به محمد بن ابوبکر نقل می فرمایند: " پیامبر به من (امیرالمومنین)فرمودند: من بر امتم از مومن ومشرک نمی ترسم .زیرا مومن را خداوند به واسطه ایمانش نگه می دارد ومشرک را به واسطه شرکش خوار میکند؛ ولکن برای شما از هر کسی که و دارد می هراسم ؛ آنچه می پسندید، بیان می کند و آنچه که را که منکرش می دانید مرتکب می شود." نهج البلاغه نامه 27 🔸از این روایت نبوی برداشت های بسیاری می توان داشت، از جمله اینکه نفاق به عنوان و ،تهدید بزرگی برای سعادت جامعه ارزشی محسوب می شود. و اگر با قلم و بیان برنده و با ظاهر مصلحت اندیشانه ممزوج گردد، آثار مخربش برای فضای اجتماعی به مراتب افزایش پیدا خواهد کرد. 🔹مبارزه با نفاق و تزویر کاری بس دشوار می باشد، از اینرو حضرت امیرالمومنین در آغاز جنگ با منافقان داخلی به یارانشان فرمودند: " و قد فُتح باب الحرب بینکم وبین اهل القبله، و لایحمل هذا العَلَم إلا اهل و والعلم بمواضع الحق"نهج البلاغه خطبه 173 لذا مطالعه و کنکاش محققانه در باب شناسائی جریان نفاق امری ضروری و حیاتی است، ان شاء الله با توکل بر پروردگار وعنایت بر امیرالمومنین نکاتی در باب در ادامه عرضه خواهم داشت. 💠 نوشته شده توسط در تاریخ 18/2/96 ✅ @Shafiei_ir