با چنین پیشینه‌ای بود که در سال 1351ش، امیرعباس هویدا با دستور محمدرضا پهلوی، پای قراردادی را امضا کرد که سهم آب ایران از هیرمند را از 50 درصد به 14 درصد تنزّل می‌داد؛ چرا؟ تنها برای جلوگیری از درغلتیدن افغانستان به سمت شوروی! اسدا...علم درباره این قرارداد و تبعات آن، در جلد ششم خاطراتش می‌نویسد: «این کابوس مرا در خود فرو می‌برد. مدتی راه رفتم، مدتی فکر کردم، چندین دفعه استعفا از خدمت نوشتم، باز پاره کردم. فکر می‌کردم کار گذشته را استعفای من دوا نمی‌کند ... تیر از شست گذشته است، دیگر هیچ. هزار بار به نعیم‌خان درود فرستادم و به دولت لعنت. مرتیکه مثل شیر آمد و تهدید کرد که اگر می‌خواهید کمک به ما را در گرو آب هیرمند نگاه دارید، مــا نمی‌خواهیم و این بدبخت‌ها آن‌قدر از چپ‌گرایی افغانستان ترسیدند که همه شرایط را قبول کردند و بالاخره دیشب [ضربه] آخر را زدند. کسی چه می‌داند؟ شاید هم از ارباب‌های نامرئی دســتور ارتکاب این خیانت را داشتند ... به حدی بدحال بودم که به دفتر کار خودم هم نرفتم. یکسر به سراغ یار و شراب شتافتم. مدتی شراب خوردم و گریه کردم و او ندانست چرا؟ فقط چون مرا منقلب یافته بود، او هم بالطبع گریه می‌کرد! البته ایــن خیانت، ده تــا پانزده سال دیگر ظاهر می‌شود که من مرده‌ام. ولی مثل این است که یک قطعه گوشت بدن مرا بریده‌اند و پیش چشم من جلوی سگ انداخته‌اند.» عَلَم اصالتاً از اهالی جنوب خراسان بود و با وضعیت منطقه هامون آشنایی کامل داشت؛ اما فقط او نبود که می‌دانست در پس این قرارداد، چه دردسر بزرگی نهفته است؛ شاه با توجه به شرایط کاهش حقابه ایران به 50 درصد در دوره رضاشاه و بروز خشکسالی‌های کُشنده در دهه نخست سلطنت خودش، از وضعیتی که ممکن بود پیش آید آگاه بود؛ هر آدم بی‌خبری هم می‌توانست بفهمد که وقتی تبدیل حقابه به 50 درصد، آن بلا را سر سیستان و سیستانی می‌آورد، تبدیل 50 به 14 درصد چه فاجعه‌ای را درست می‌کند؛ اما محمدرضا پهلوی چنین کرد، شاید به اشاره ارباب‌های نامرئی! این خیانت آشکار 50 سال است که گلوی هامون را می‌فشارد و در عصری که آب مایه نزاع‌های سنگین میان ملت‌هاست، باعث بروز چالش و دردسرهای بزرگی می‌شود که چندان هم از میل و خواست استعمارگران قرن جدید دور نیست. https://eitaa.com/joinchat/2129985567C4b22f9eb1d