🔸 از کتاب تازه منتشرشدۀ «عموی چشمانتظارت»:
آقایی زنگ زد و پرسید: جناب سرهنگ! شما در دورۀ اسارت برای آیتالله خامنهای نامه نوشته بودید؟ باورم نمیشود که بعد از بیستونُه سال چشمانتظاری، بالاخره قرار است به آرزویم برسم.
میگوید: آقا همان زمان پاسخ نامۀ شما را نوشتهاند؛ اما احتمالاً در اتاق سانسور از بین رفته و به دستتان نرسیده. بفرمایید اینهم امانتی شما:
نور چشم عزیز، مهدی وطنخواهان
نامهی گرامیت را بارها خواندم و از ایمان و پایمردی و توکّل که در آن موج میزد بسیار خرسند و از خداوند بزرگ سپاسگزار گشتم. در خانوادهی ما که تو یکی از اعضای آن میباشی، تجربهی بزرگی وجود دارد و آن اینکه صبر و توکّل، به گشایش و موفقیّت خواهد پیوست و این را در زندگی پدربزرگت و گذشتهی این خانواده بارها دیدهایم.
امیدوارم و از خدا میخواهم که تو نور چشم عزیزم یکبار دیگر در آزمایشی که اکنون برایت پیش آمده، آن را به چشم خود ببینی.
سلام تو را به خویشاوندان رساندم. پدر و برادران بحمدالله خوب و سلامتند و تو هم به همهی برادرانی که با تو هستند، سلام ماها را برسان.
خداوند همهی شما را موفق و پیروز بدارد.
عموی چشمانتظارت
سید علی حسینی
۶۶/۱/۷
@sahba_nashr