⭕️لاتاری ؛ دعوای آرمانخواهی و محافظه کاری 🔺لاتاری ادامه دهنده خط آژانس شیشه ای و بادیگارد است. لاتاری به خوبی دعوای همیشگی و کاری را به نمایش می گذارد. اما اینجا آقای موسی که نماد بچه های جبهه و جنگ است که حقیقت را از هرچیزی ارزشمندتر می داند ، برای دفاع از آن به مرزهای کشور اکتفا نمی کند، و عملیات برون مرزی می کند تا ثابت کند "متجاوز را در خانه خودش مجازات می کند و حقیقت را در میدان مصلحت ذبح نمی کند". 🔺آقا موسی در برابر نماد حفظ وضع موجود که اتفاقا از رفقای قدیمی اش در جبهه است، می ایستد. کسی که امروز به بهانه های امنیت ملی، حفظ روابط دوجانبه، امنیت اقتصادی و کذا و کذا آقا موسی را به تندروی محکوم می کند و بر مصلحت تاکید می کند. 🔺آقا موسی در زمانه ای که و مردم انقلابی ایران در فردوگاه جده، منا لگدکوب شد و دیپلمات های مصلحت اندیش مردم را به بهانه مصلحت و روابط دوجانبه محکوم کردند و برای مقداری پول(که هیچوقت هم به آن دست نیافتند) نمادهای عزت و سربلندی ایران در را معامله کردند، ماشین اش را می فروشد و از زن و فرزند می گذرد، به دل دشمن در آن سوی مرزهای می زند تا نشان دهد هیچ چیز ارزشمندتر از حقیقت نیست و را به رخ مصلحت اندیشان می کشد. آقا موسی نماد است به دنبال تعصب انتقام شخصی نیست. 🔺آقا موسی فرزند روح الله است، خلاف جریان آب شنا می کند، از ماله کشی خسته شده، از رسانه ها و روزنامه هایی که جرات بیان حقیقت را ندارند. آقا موسی براساس بند میم وصیت نامه امام خودش را معطل بروکراسی دولتی و توجیهات یقه بسته های بی خاصیت نمی کند. آقا موسی یک انقلابی است که دشمن را در زمین خودش زمین گیر می کند. 🔺قهرمان پس از موفقیت در عملیات در حالیکه جنازه متجاوز را به زمین انداخته رو به دوربین ها فریاد می زند:" این سزای کسی است که به ما تعرض کند." و من افسوس می خورم که هنوز 30 سال است از حکم امام بر قتل سلمان رشدی می گذرد... 🔹پ.ن: لاتاری را به تازگی دیدم، دیدن این فیلم در روزگاری که محافظه کاری فراگیر شده را به همه توصیه می کنم. ✍ @haallaj