حکایت
آگاهی مردگان از طلب مغفرت و خیرات احیاء
حضرت شیخ آقا بزرگ طهرانی ـ دامت برکاته ـ نقل فرمودند از مرحوم عمویشان آقای سیّد حسن که ایشان بیان کردند که:
من معمولاً پیاده از نجف برای مسجد کوفه میرفتم و در راه به مقام میثم تمّار که میرسیدم یک آیة الکرسی برای میثم میخواندم.
یک شب از غروب گذشته بود و من برای آنکه راه ترسناک بود برای آیة الکرسی معطّل نشدم و به سرعت به راه افتادم و به مسجد کوفه رسیدم.
شب که در مسجد بیتوته نمودم خواب دیدم که پیرمردی پیش آمد و رو به من نموده گفت: چرا امشب هدیۀ ما را نفرستادی؟
من از خواب بیدار شدم و متوجّه شدم که پیرمرد مزبور میثم بوده و گله از عدم قرائت آیة الکرسی نموده است.
📚 مطلع انوار ج1.